اکبر ترکان مشاور رییس جمهور و دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد از وضعیت مناطق آزاد در دولت تدبیر و امید، فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی، عملکرد اقتصادی دولت گفت.
** از انتقادات به دولت شروع كنيم. انتقاداتي كه البته از سوي حاميان دولت نيز در قالب نوعي نگراني مطرح ميشود، معطوف به حوزه اقتصاد است. البته اين سوال خيلي هم تكراري است اما چون همچنان وجه تسميه مسائل مربوط عملكرد دولت است، ميپرسم. بسياري معتقدند كه دولت همچنان به برجام توجه دارد و به نگرانيهايي كه در بطن جامعه وجود دارد، توجهي نميكند. حتي پايگاه اجتماعي خود را نيز رها كرده است....
نخست اين نكته را بگويم كه من مسئول پاسخگويي به همه سوالات از دولت نيستم و مطالبي را هم كه ميگويم نظرات خودم است. اما پاسخ شما؛ برجام كه تمام شد. برجام موافقتي بين گروه 1+5 و جمهوري اسلامي . الان ما نبايد روي برجام كار جديدي كنيم. طرفهاي متعهد ما هم كار خود را انجام دادهاند. حال آن چيزي كه تحت تاثير برجام ادامه پيدا كرده، روند بهبود در وضعيت اقتصادي كشور است. تحت تاثير برجام فروش نفت ايران به مشتريان به سقف قبل از تحريمها برگشته است. تحت تاثير برجام صادرات پتروشيمي ما همچون گذشته انجام ميشود.
تحت تاثير برجام صادرات غيرنفتي ما انجام ميشود و پول حاصل از اين اقدامات نيز به حساب دولت ايران واريز ميشود. اين پول هم در اختيار دولت است و بانك مركزي هرگونه كه بخواهد ميتواند درآمدهاي ارزي را مديريت ميكند. اينها محصول برجام است. تحريمهاي كشتيراني، تحريمهاي بيمهها، تحريمهاي بانكي، برداشته شده است. تحريمهايي هم كه در اثر تصميمات UN در مورد مسائل هستهاي نسبت به كشور ما اعمال شده بود برداشته شد و الان كشور از شرايط برجام بهرهمند است. حالا ممكن است اشخاص اين را نپسندند.
اما برجام در مجلس تصويب شده و مقام معظم رهبري هم آن را تاييد كرده است. كساني كه اين را نميپسندند فكر نكنند كه توافقي كه از سوي مسئولان عالي نظام تصويب شده، تحت تاثير نظرات آنها قرار ميگيرد. آيا آنها پيشنهاد دارند كه برگرديم به شرايط پيش از برجام؟ آيا كسي هست كه پيشنهاد كند تا دوباره تحريمها را برگردانند و دوباره فروش نفت، صادرات پتروشيمي، عمليات بانكي و نحوه تصرف ما در منابع درآمدي به وضعيت سابق بازگردد؟ آيا كسي هست كه بخواهد بيمهها دوباره ما را تحريم كنند، كشتيراني ما را تحريم كنند تا در بنادر بزرگ دنيا نتوانيم تردد كنيم؟ كسي هست كه دوباره پيشنهاد بدهد به شرايط قبل برگرديم؟
لذا برجام موضوعي است كه بحمدالله انجام شده و تاثير آن هم به اقتصاد كشور بازگشته است. آنچه كه الان مهم است اينكه ما الان به مرحله نرخ رشد مثبت رسيدهايم و از دومين سال دولت يازدهم نرخ رشد مثبت را تجربه ميكنيم. سال 91 نرخ رشد منفي داشتهايم. رشد منفي يعني ركود. امسال نرخ رشد بالايي را تجربه كرديم كه البته بخش مهمي از آن هم تحت تاثير فروش نفت است.
اين حاصل مذاكرات وزارت نفت و تدابير دولت است كه توانستيم حقوق حقه خود را كه همانا سهم ايران در اوپك بود و عربستان آن را بالا كشيده بود، بدست آورديم. ما اين حق ايران را از عربستان پس گرفتيم و الان به مرحله صدور نفت رسيده و درآمدهاي آن نيز به حسابهاي خزانه واريز ميشود. اين اقدام بسيار موفقيتآميزي بوده و البته موجب يك نرخ رشد درخشاني هم براي امسال شده است. البته سال آينده تحت تاثير قيمت نفت اين رشد را نخواهيم داشت نرخ رشد ما مطابق نرخ رشد منهاي نفت است.
** همه فرمايشات شما درست، ميگوييد اقتصاد رونق يافته، تحريمها برداشته شده، پول نفت به كشور بازگشته؛ اما دغدغه مردم چيز ديگري است. آنها وقتي اين حرفها را از مسئولان ميشنوند نگاهي به زندگي خود ميكنند، اما تاثيرات آن را ناچيز ميبينند. درست است كه تورم تك رقمي شده اما خيليها از ركود در كشور شكايت دارند...
من اين را قبول ندارم. ركود در بعضي از بخشها وجود اما در بعضي از بخشها از بين رفته است. وقتي نرخ رشد صنعت ما مثبت است، چه كسي ميتواند اسم اين را ركود بگذارد. وقتي نرخ رشد كشاورزي ما بالاي 5 درصد است ميتوانيم بگوييم ركود؟ البته در مورد بخشهايي مثل ساختمان و مسكن قبول دارم كه شرايط ركود حاكم است اما اكثريت بخشهاي اقتصادي كشور نرخ رشد مثبت دارند.
** اما مشكل بيكاري همچنان وجود دارد...
درست است، مردم يك مشكل بسيار بزرگي دارند به اسم بيكاري. این همان مساله ای است که خانواده ها را اذیت می کند. در سالی که گذشت یک میلیون و دویست هزار نفر به بازار کار وارد شدند، با وجودی که دولت توانسته 700 هزار شغل ایجاد کند که این یک نوع رکود محسوب میشود. ما فقط در دوره اصلاحات توانسته بودیم 700 هزار شغل در طول یک سال ایجاد کنیم. این آمار میزان خالص اشتغال است. يعني یک جاهایی شغل جدیدی ایجاد و در جاهایی نیز شغل هایی از دست می رود و البته اين آمار در مقايسه سالهای گذشته بیسابقه است. فقط در دولت اصلاحات و در یک سال 695 هزار شغل ایجاد شد. امسال با وجود اینکه 700 هزار شغل میزان معوقات کاسته نشده، بلکه افزایش هم پیدا کرده است. بانک مرکزی چقدر برای کاهش معوقات بانکی تلاش کرده است؟
سیستم بانکی تمام تلاش خود را کرده، ولی حل این معضل به این سادگي نیست. ما دو نوع معوقات داریم. یکسری معوقات رسمی که در دفاتر ثبت شده اند و یکسری معوقاتی که در دفاتر ثبت نشدهاند ولی معوقه هستند. یعنی اینکه سال به سال رییس بانک از آن بدهکاران دعوت میکند و میگوید بیاييد به شما وام جدیدی بدهم تا شما بتوانيد آن وام قبلی را صفر کنيد. خب به این ترتیب این عملا معوقه است ولی اسم آن را عوض کردهاند. لذا از منابعی که مردم به بانکها سپردهاند و مقداری از آن که در چرخش است رقم بزرگي نیست. مقدار بزرگی از اینها متوقف است. یا به صورت معوقات رسمی، یا بصورت معوقات غیررسمی و یا در بانکها به داراییهای غیر مولد يعني زمین و ملک و ساختمان در بانکها تبدیل شده است. این ها که قابل گردش نیست. این منابع بجای اینکه به تسهیلاتی برای كمك به فعالان اقتصادی تبدیل شود، ملک و دارایی و ساختمان غیرمولد شده است. بانکها الان وارث چنین وضعی هستند. چه کاری میتوانند انجام دهند؟ اگر هم بخواهند بفروشند کسی نیست که آن را بخرد. اگر آن را به نصف قیمت بخواهند وارد بازار کنند، وضعیت ترازنامه بانک ها را چه کنند؟ وضعیت سپرده گذاران را چه کنند؟
چون اینها پول سپرده گذاران است. پولهای سپرده گذاران به دارایی ثابت تبدیل شده و این دارایی های ثابت غیرمولد باید به دارایی در گردش تبدیل شوند. بنابراین بانک ها باید آن را بفروشند. بانک ها اگر آنچه را که در دفتر ثبت شان دو تومان است بفروشند یک تومان، وضعیت شان چه می شود؟ وضعیت سپرده گذاران چه می شود؟ اینها موضوعات سخت و به هم پیوسته ای است که راه حل آن آسان نیست. لذا حل اینها مستلزم این است که بانک ها با تدابیری بتوانند این را مدیریت کنند تا به اقتصاد کشور آسیب جدیدی وارد نشود.
** این مدیریت از سوی بانک مرکزی انجام می گیرد؟
سیستم بانکی دارد کار می کند. هم مدیران عامل بانک های تجاری کار می کنند، بانک مرکزی هم سعی دارد که نظارت های خود را گسترش دهد و بانک ها را تابع قواعدی کند که مورد قبول بازارهای جهانی است.
** من سوال قبلی خودم را تکرار می کنم. با همه این مشکلاتی که از قبل باقیمانده است چرا دولتمردان یازدهم با مردم شفاف صحبت نمی کنند؟ نگرانی اصلاح طلبان و حامیان دولت از ابتدا همین بود.
این را راست می گویند. می دانید چرا؟ ما باید با کجا صحبت کنیم؟ باید با بی بی سی صحبت کنیم یا با رسانه ملی خودمان؟ رفتار رسانه ملی با دولت غیردوستانه است. لذا اینها بر این امر که باید به دولت کمک کنند مصمم نیستند. انگار برای این کار تردید دارند. نحوه رفتارشان طوری است که روی نقاط ضعف دولت زوم می کنند، آنها را بزرگ تر نشان می دهند موجبات نگرانی های وسیع برای همه مردم می شوند و به دستاوردها و نقاط قوت دولت به اندازه کافی نمی پردازند. شما شاهد هستید و می دانید که مثلا با یک دستاورد بسیار ارزشمند و تاریخی که موافقتنامه برجام است کاری کردند که در اذهان مردم به یک نقطه ضعف برای دولت تبدیل کنند.
در حالیکه این همان چیزی که باید به آن افتخار کنیم. رییس جمهور کشور گفت من قول داده بودم که چرخ های اقتصاد بچرخد و سانتریفوژ هم بچرخد، محقق شد. این باعث افتخار و سربلندی نیست که رییس جمهور ما توانست هم قدرت صنایع هسته ای صلح آمیز را برای کشور حفظ کند و هم اقتصاد را حرکت بدهد و هم ایران هراسی را از بین ببرد و هم ارتباط ما با دنیا را تبدیل به یک روابط عادی کند، این افتخار دارد ولی رسانه ملی ما به این موضوع افتخار نکرد.
** در بحث ناملایمات به رسانه ملی اشاره کردید. جدای از صدا و سیما، روحانی و دولتمردان مخالفان سرسختی دارند. و از هر اتفاقي به عنوان ابزاری برای تخریب دولت استفاده می کنند.
آنچیزی که با هدف تخریب علیه دولت شکل می گیرد، توسط یک عده ای که مخالفان جدی ما هستند انجام می شود، ما آنها را نمی توانیم تغییر دهیم. هرچه دولت توضیح بدهد آن کسانی که تصمیم گرفته اند که مخالف باشند حاضر نیستند درکشان را نسبت به موضوع عوض کنند. لذا کوشش زیادی هم نباید کرد. عده ای قلیل هستند که هرچه توضح به آنها داده شود قصدشان مخالفت است. کاری هم نمی شود کرد. ولی باید بقیه مسائل را به روشنی به مردم گفت و مشکلات را طرح کرد. اتفاقا نقاط ضعف را هم باید بگوییم. بگوییم که کجاها محدودیت داریم. بگوییم که کجاها میزان قابل قبولی موفق بوده ایم و کجا این موفقیت کمتر از حد قابل قبول خودمان است. ایرادی ندارد. لذا فکر می کنم که حتما در اطلاع رسانی خودمان نیاز به یک تحول داریم.
** قبول دارید که در کنار رسانه ملی که از آن گلایه می کنید، تیم رسانه ای دولت نتوانسته خوب عمل کند؟
بله اطلاع رسانی دولت و هم اطلاع رسانی بقیه دستگاهها. قبول دارم که اطلاع رسانی دولت ضعف دارد.
** زمان زیادی تا انتخابات باقی نمانده است و وعده هایی که حسن روحانی 4 سال پیش به مردم داده بود تا حدودی تحقق یافته است. در این فرصت باقیمانده تاکیدات رییس جمهور در چه زمینه هایی بیشتر است؟
آقای رییس جمهور تاکید دارند بر اینکه تورم مهار شود، شتاب نرخ رشد ادامه یابد، سرمایه گذاری در کشور بالا رود و بتوانیم از ظرفیت های سرمایه گذاری در قالب های مختلف که در دنیا وجود دارد استفاده کنیم. از همه مهمتر اینکه اقتصاد کشور را به سمتی ببریم که جوابگوی مشکل بیکاری باشیم.
** آقای روحانی روی موضوع برجام حساسیت زیادی دارند ؛همین موضوع باعث می شود که خیلی ها عنوان کنند روحانی تنهاست و خودش باید بار همه پاسخگویی ها را بر دوش بکشد. حتی کسانی که دولت یازدهم را با دولت اصلاحات مقایسه می کنند، دلیل اینکه آقای خاتمی در سخنرانی های خود عصبانی نمی شد اما روحانی می شود را همین تنها بودن می دانند و می گویند که وزرای کابینه آنقدر پشت خاتمی بودند که دیگر پاسخگویی به رییس جمهور نمی رسید. چرا در کابینه یازدهم حمایت وزرا از شخص رییس جمهور را نمی بینیم؟
اعضای دولت کارهایی که از دست آنها بر می آید را انجام می دهند اما بنیه شان بیش از این نیست. بعضی از اعضای دولت بیش از اینکه یک شخصیت رسانه ای باشند،آدم های کاری هستند و نمی توانند در مقابل اینگونه مسائل ایستادگی کنند و پاسخگو باشند.
** اگر بخواهید به عملکرد سه ساله و نیمه دولت امتیاز بدهید چه نمره ای را خواهید داد؟
من در حوزه سیاست خارجی حتما نمره عالی می دهم. در حوزه سیاست داخلی نمره متوسط و در حوزه اقتصاد نمره متوسط به بالا می دهم. اما در اطلاع رسانی ممکن است نمره قبولی ندهم.
** دولت توانسته با همه این ضعف هایی که در اطلاع رسانی وجود داشته پایگاه رای خود را حفظ کند؟ روحانی در سال 92، 17 میلیون رای ایرانیان را در سبد آرای خود داشت، این رویداد برای او باز هم تکرار خواهد شد؟
به نظر من امروز وضعیت آقای روحانی خیلی بهتر از سال 92 است. چون مردم دیدند که فردی رییس شده که راست می گوید. فردی رییس شده که به آنچه که می گوید عمل می کند. یادتان است؛ فکر کنید که ما همان وضعیت قبلی را ادامه می دادیم. ما از نظر رفتاری شبیه ونزوئلا بودیم، نبودیم؟ رفتارهای اقتصادی ما هم مقداری چاوزی نبود؟ مسکن مهر ما چاوزی بود، سهام عدالت ما چاوزی بود، مدل بانکداری ما چاوزی بود، نبود؟ تورم ما هم چاوزی بود. حال اگر با همان مدل چاوزی جلو رفته بودیم امروز همان جایی نبودیم که ونزوئلا الان قرار دارد؟ ما باید اینها را ببینیم. مردم دیدند که فردی رییس شده که راجع به هرآنچه که می خواسته انجام دهد کتاب نوشته است.
آقای روحانی دو کتاب مهم دارد. یک کتاب امنیت ملی و انرژی هسته ای و دیگری امنیت ملی و نظام اقتصادی. اینها را چه زمانی نوشته؟ چند سال قبل از اینکه رییس جمهور بشود، نوشته است. وقتی که رییس جمهور شد به آن افکارش وفادار بود یا نبود؟ وفادار بود. به آنها عمل کرد. آقای روحانی آنچه را که در مورد محیط زیست امروز می گوید آن روزها در کتابش نوشته بود در مورد آب و حفاظت از منابع آب زیرزمینی کشور در کتابش نوشته بود. در مورد اقتصاد کشور حرف هایی را که امروز می زند در کتابش نوشته بود. به هر حال به نظر من در نزد مردم امروز موقعیت بسیار بهتری را نسبت به سابق دارد.
** مهم ترین مساله ای که برای حسن روحانی اتفاق افتاد، فوت هاشمی است. شخصیتی که نمی توان نقش بی بدیل ایشان را در پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92 نادیده گرفت. پیس بینی شما از ادامه راه روحانی در فقدان آیت الله هاشمی چیست؟
آقای هاشمی دیگر در بین ما نیست و نبودنش هم غیرقابل جبران است. در این شکی نیست. ولی خدای هاشمی با ماست. ان شاالله خدای هاشمی مسیر حق را پشتیبانی و یاری می کند. به مصداق ان تنصرالله ینصرکم.