رونق اقتصاد دیجیتال با پیاده‌سازی مدل سیلیکون ولی در مناطق آزاد ایران

لینک کوتاه: freena.ir/detail/70362
ساعت 14:14 شنبه 8 دی 1403

** یادداشت از: دكتر عبدالرسول خليلي كارشناس مناطق آزاد

اقتصاد دیجیتال یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی در جهان امروز شناخته می‌شود. مناطق آزاد ایران با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود، می‌توانند نقش مهمی در توسعه اقتصاد ديجيتال ایفا کنند. تحلیل مدل موفق سیلیکون‌ولی براي رونق فناوري نوآورانه، مي‌تواند راهکارهای عملی را برای تطبیق این مدل در مناطق آزاد و ويژه ایران مطرح كرده و پیشنهادهای مناسبي را جهت تبدیل این مناطق به قطب‌های اقتصاد دیجیتال ارائه ‌دهد. همچنان‌كه دكتر رضا مسرور، دبير شوراي‌عالي مناطق آزاد تجاري ـ صنعتي و ويژه اقتصادي در مراسم معارفه رئيس هيئت مديره و مديرعامل جديد سازمان منطقه آزاد كيش با اشاره به کارکرد نسل هفتم مناطق آزاد جهان به اهميت دو موضوع جذب سرمايه‌گذاري و رونق اقتصاد ديجيتال در مناطق آزاد ايران تاکید کرد. او با اشاره به‌ جاگذاري اقتصاد دیجیتال در جزیره کیش، یادآور شد که امروزه افزایش تولید ناخالص ملی برخی از کشورها ناشی از فعالیت در اقتصاد دیجیتال است، به‌ويژه كه به‌عوض تبدیل مواد اولیه به کالا، داده‌ها را به کالا و خدمات تبدیل كرده و ارزش افزوده قابل توجهی از این فرآیند ایجاد می‌کنند. ازاين‌رو، در مناطق آزاد، به‌خصوص منطقه آزاد کیش بايد سازوكار مناسبي در حوزه اقتصاد دیجیتال طراحی شده و برنامه‌ریزی ویژه‌ای انجام شود.

اين جهت‌گيري درحالي است كه نسل جديد مناطق آزاد به تازه‌ترين جهت‌گيري مناطق آزاد، يعني ديجيتالي‌كردن تمام رفتارها و فعاليت‌ها، پياده سازي زنجيره بلوكي يا بلك‌چين، رواج معاملات رمزارزي و هوشمندسازي فعاليت‌ها بر مبناي اينترنت نسل پنجم يا G5 براي ايجاد كارايي حداكثري در اين مناطق اشاره دارد. اقتصاد ديجيتال(Digital economy)، اقتصاد مبتنی بر فناوری‌های محاسبات دیجیتال است كه به‌عنوان «انجام‌دادن فعالیت‌های اقتصادی از طریق بازارهایی مبتنی بر اینترنت و شبکه گسترده جهانی» اشاره دارد. اقتصاد دیجیتال را می‌توان سیر تکامل یافته اقتصاد اطلاعات در دهه 1970، اقتصاد دانش‌بنیان در دهه 1980، اقتصاد نوین در دهه 1990 و اقتصاد شبکه و اینترنت در دهه اول2000 معرفی كرد. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، ریشه اقتصاد دیجیتال را در اقتصاد دانش‌بنیان می‌‌داند، يعني اقتصادی ميتني بر تولید، توزیع و کاربرد دانش که برخلاف اقتصاد کلاسیک، مبنا بر کمیابی منابع نیست و در آن دانش بر خلاف سایر منابع سنتي که هنگام مصرف مستهلک می‌شوند، می‌تواند بارها و بارها مصرف شود و هر بار رشد بیشتری داشته باشد. در اقتصاد ديجيتال، فناوری‌های دیجیتال بر تمام بخش‌های تولیدی و خدمات تاثیرگذا هستند. ویژگی‌های اقتصاد دیجیتال تاثیرگذاری بیش از پیش سرمایه‌های دانشی و فناوری است. ازاين رو، مفهوم‌سازی اقتصاد دیجیتال بعد از گذر از حباب دات کام که اقتصادی بر پایه اینترنت را معرفی مي‌كرد به یک چالش بزرگ برای فعالان این حوزه تبدیل شد. از جمله شاخص های اقتصاد دیجیتال، می‌توان به مواردی مانند مجموع طول خطوط کابل نوری، میزان نفوذ تلفن‌های همراه، تعداد کاربران اینترنت و میزان پهنای باندی که در اختیار دارند، تعداد وبسایت‌ها و تعداد دامنه‌ها اشاره کرد. با توجه به اينكه اقتصاد دیجیتال به اینترنت و فضای دیجیتال وابسته است، برای توسعه دیجیتال اکونومی، باید زیرساخت‌های لازم در مناطق آماده شوند. به‌ هر ميزان كه سرعت اینترنت و کیفیت آن بالاتر باشد، دسترسی کاربران به آن گسترده‌تر بوده و کسب و کارهای فعال در زمینه‌های اقتصادي و غير اقتصادي، در این فضا سرمایه‌گذاری و فعالیت کنند، توسعه یافتگی اقتصاد دیجیتال بيشتر خواهد بود. وقتی این شرایط آماده شود، فعالان اقتصادي بخش بیشتری از نیازها و فعاليت‌هاي خود را از فضای دیجیتال تأمین كرده و با افزونتر شدن گردش مالی این حوزه توسعه اقتصاد دیجیتال بيشتر شكل خواهد گرفت.

روند توسعه مفهوم اقتصاد ديجيتال از سال 2006 تا كنون نشان مي‌دهد كه در سال 2006، گماها و جمال‌الدین با نگاهی محدود، اقتصاد دیجیتال را استفاده از فناوری اطلاعات برای مجموعه‌ای از فرآیندهای اصلی اقتصادی مانند برنامه‌ریزی، مدیریت و بازاریابی تعریف كردند. در سال 2007، اتکینسون و مکی  با نگاهی گسترده، اقتصاد دیجیتال را کاربرد فراگیر فناوری‌ اطلاعات در همه ابعاد اقتصادی شامل کارکرد درونی سازمان‌ها، مبادلات میان آن‌ها و مبادلات میان افراد معرفی‌ كردند. در سال 2016 کلاس شوآب در کتاب انقلاب صمعتي چهارم، نگاه عمیق‌تری به اقتصاد دیجیتال کرد. او در کتابش پس از تشریح سه انقلاب صنعتی، اقتصاد دیجیتال را انقلاب صنعتی چهارم نامید. به اعتقاد او انقلاب صنعتی اول در قرن‌های هجدهم و نوزدهم با ساخت راه آهن و اختراع موتور بخار شکل گرفت و نیروی مکانیکی به کمک انسان آمد. پس از آن موج دوم انقلاب صنعتی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وجود آمد. در این انقلاب صنعتی، اختراع برق و روش تولید انبوه، کارخانه‌های امروزی را به وجود آوردند. انقلاب صنعتی سوم با اختراع نیمه‌رساناها و کامپیوترها شکل گرفت و با معرفی اینترنت و تلفن همراه توسعه یافت. موج چهارم انقلاب صنعتی که شوآب آن را اقتصاد دیجیتال نامید، با توسعه فناوری‌های دیجیتال آغاز شد. در موج چهارم انقلاب صنعتی، توسعه دسترسی به فناوری از یک حوزه‌ی جغرافیایی یا یک طبقه اجتماعی خاص فراتر رفته و به جزء جدایی ناپذیر زندگی تبدیل شده است و در آن یادگیری ماشین و هوش مصنوعي با زندگی بشر پیوند خورده و رو به توسعه گذارده است. در اقتصاد دیجیتال، فناوری دیگر ابزاری برای خلق سیستم نیست و خود، خالق سیستم های نو است و در آن کسب و کار و فناوری، لازم و ملزوم یکدیگرند. در اين فناوري وابستگی انسان به فناوری به بالاترین حد خود رسیده است. در اقتصاد ديجيتال،  محصولات و خدمات تحت‌تأثیر سونامی دیجیتالی‌شدن قرار دارند. دیجیتالی‌شدنی که نه تنها به معنی ظهور کالاها و خدمات جدید دیجیتالی است، بلکه غالب کالاها و خدمات سنتی نيز که پیش از این غیردیجیتالی ارائه می‌شدند در اقتصاد ديجيتال به‌تدريج تحت‌تأثیر فناوری‌ها قرار خواهند گرفت.
این نکته را نیز باید اضافه كرد که در اوایل سال 2021 مفهوم انقلاب صنعتی پنجم متولد شده است. ریشه شکل‌گیری انقلاب صنعتی پنجم را می‌توان در کاستی‌هاي انقلاب صنعتی چهارم جست‌وجو کرد. جایی‌که توجه به فناوری موجب کم‌توجهی بشر به شأن و جایگاه انسان، تاب‌آوری اجتماعی و مسائل زیست‌محیطی شده است. در موج پنجم انقلاب صنعتی، سه مفهوم پایداری، انسان‌محوری و تاب‌آوری مورد توجه ویژه قرار گرفته است. این مطلب از آن جهت يادآوري شد که امروز بايد بر توجه به مبانی موج چهارم انقلاب صنعتی در طراحی نظام‌های اقتصادی و اجتماعی، به توصیه‌های موج پنجم نیز توجه لازم صورت گيرد.

اقتصاد دیجیتال دارای سه لایه است.1) لایه هسته كه مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات است و نقش زیرساختی برای اقتصاد دیجیتال دارد. 2) لایه دیجیتال‌زادها كه اشاره به کارآفرینان فناوری و غول‌های دیجیتالی دارد که تولدشان در عصر دیجیتال رخ داده و با منطق این عصر تشکیل شده و مشغول ارائه خدمات‌اند. شرکت‌هايي كه اغلب از جنس پلت‌فرمی و منطبق بر مفاهیم اقتصاد اشتراكي، يعني زنجيره بلوكي يا بلك‌چين‌اند. 3) لایه سنتی‌های صنعت‌ كه شرکت‌هایی هستند که قبل از عصر دیجیتال نیز وجود داشتند و می‌خواهند به عنوان مهاجران دیجیتال از قابلیت‌های تحول دیجیتال در راستای ارتقا بهره‌وری و نوآوری بهره‌گیرند. چيزي كه در اقتصاد مناطق آزاد و ويژه فراوانند. بنابراين، اقتصاد دیجیتال، اقتصادی است كه ایجاد ارزش در آن مبتنی بر فناوری‌های دیجیتال بوده و ستون‌فقرات آن، ارتباطاتی به‌منظور ساخت اكوسيستمي يا بوم‌سازگاني بین سازمان‌های مناطق آزاد و ويژه اقتصادي، زیرساخت‌های فناورانه و بخش‌خصوصي است.

با استفاده از شاخص‌های اقتصاد دیجیتال، می‌توان پیش نیازهای لازم برای دیجیتالی‌شدن اقتصاد را فراهم کرد. رشد این شاخص‌ها، می‌تواند فضا را برای دیجیتال اکونومی ايجاد کند. اما برای سنجش موفقیت اقتصاد دیجیتال، معیارهای دیگری اضافه می‌شود. بنابراین، اگر به دنبال افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در ایران هستیم، باید به شاخص ها و بعد، نکاتی که در ادامه بیان می‌کنیم، دقت شود.

برای سنجش اقتصاد دیجیتال موفق، توسعه اینترنت باکیفیت در سراسر مناطق آزاد و ويژه اقتصادي مهم است. اینترنت بستری است که خرید و فروش‌ها و پرداخت‌ها از طریق آن انجام می‌‎شود. زمانی که اینترنت در نقاط مختلف مناطق و باکیفیت قابل قبول در دسترس باشد، اولین قدم برای توسعه اقتصاد دیجیتال برداشته شده است. همچنین باید نحوه دسترسی کاربران به اینترنت را تسهیل کرد. وجود اینترنت باکیفیت به تنهایی کافی نیست. کاربران باید بتوانند به راحتی به آن دسترسی داشته باشند و امکان تعامل بین‌المللی از طریق آن فراهم باشد. قدم دیگر برای رسیدن به اقتصاد دیجیتال موفق، بهبود فضای کسب و کار از طریق اینترنت و دنیای دیجیتال است. هرچه سختی شروع تجارت در این فضا کمتر باشد و از طرفی، آینده آن روشن و به دور از ابهام باشد، سرمایه گذاری بیشتری در آن انجام می‌شود. در نتیجه، دامنه خدماتی که در بستر فضای دیجیتال ارائه می‌شود، گسترش می‌یابد و کاربران می‌توانند نیازهای متنوع‌تری را رفع کنند. بخش قابل توجهی از موفقیت اقتصاد دیجیتال، به اعتماد کاربران بستگی دارد. زمانی که فضای مطمئنی برای خرید و فروش در فضای اینترنت ایجاد شود، کاربران بیشتری از خدمات موجود در این حوزه استفاده می‌کنند و اقتصاد دیجیتال توسعه می‌یابد. رسیدن به موفقیت اقتصاد دیجیتال ملزم به فراهم‌کردن سایر امکانات لازم برای کسب و کارها در فضای دیجیتال مارکتینگ نیز است. از جمله این موارد، می‌توان به سرویس‌های پرداخت، خدمات حمل و نقل و ساير فعاليت‌ها اشاره کرد. زمانی‌که همه این موارد در کنار هم قرار گیرند، سرعت توسعه اقتصاد دیجیتال بالاتر خواهد رفت.

**پياده‌كردن مدل سیلیکون‌ولی در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي 

سیلیکون‌ولی منطقه‌ای در کالیفرنیا برای فعالان حوزه فناوری است كه قلب و مقصد نوآوري و فناوری شناخته شده است. این منطقه در شبه جزیره سان‌فرانسیسکو واقع شده است و شهر‌های معروفی مانند سان‌خوزه، پالو آلتو، مونتن ویو و مونتری و پارک در آن قرار دارند. بسیاری از اکوسیستم‌های استارتاپی در جهان هستند که می‌خواهند داستان موفقیت آن را تکرار کنند و به سیلیکون‌ولی ناحیه خودشان تبدیل شوند. از امارات در خاورمیانه تا استکهلم در شمال اروپا، همه یک معیار برای موفقیت در حوزه استارتاپی دارند. زیربنای قوی منطقه سیلیکون‌ولی، دستیابی به متخصصان بااستعداد (مشاوران نرم افزار و طراحان وب سایت در این منطقه) و عوامل دیگر، این ناحیه را به یک مکان عالی در هدایت نوآوری تبدیل کرده است. این منطقه به‌رغم هزینه‌های عملیاتی بالا، همچنان مکانی فوق‌العاده برای شرکت‌های نوپایی است که می‌خواهند با راه‌حل‌های فنی منحصربه‌فرد در زمینه‌هایی مانند توسعه برنامه وب یا گسترش برنامه‌ موبایل مشهور شوند.

استارتاپ‌های بسیار زیادی درمیان شرکت‌های برتر فناوری در این منطقه وجود دارند که به‌عنوان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات شناخته می‌شوند و تعداد زیادی از شرکت‌های فناوری بزرگ در این منطقه فعال هستند. این شرکت‌ها به تولید نرم‌افزار، سخت‌افزار، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، رباتیک، بلاکچین، تجارت الکترونیک و خدمات فناوری اطلاعات می‌پردازند .سیلیکون‌ولی همچنین به‌منزله جامعه استارتاپی پویا و پر از ایده‌پردازان و کارآفرینان شناخته می‌شود. این منطقه به‌عنوان مکانی برای شکل‌گیری و رشد استارتاپ‌های نوپا و نوآورانه معروف است كه مدل مناسبي براي توسعه اقتصاد ديجيتال مناطق آزاد و ويژه اقتصادي هستند. قابل يادآوري هستند كه بسیاری از استارتاپ‌های موفق و پرطرفداری مانند اوبر، ایر بی‌ان‌بی، فیسبوک، گوگل و آمازون در سیلیکون ولی تأسیس شده و رشد کرده‌اند. عوامل گوناگوني باعث شده است تا سیلیکون ولی به‌مثابه یک مرکز فناوری بزرگ شناخته شود. این عوامل شامل تمرکز بالای سرمایه، وجود دانشگاه‌های برتر مانند دانشگاه استنفورد و دانشگاه کالیفرنیا، فرهنگ کارآفرینی، پشتوانه قوی صنعت فناوری و حضور تعداد زیادی از نخبگان و متخصصان در این منطقه است. سیلیکون‌ولی به‌عنوان یک مرکز فناوری بزرگ به توسعه و رشد شرکت‌های فناوری کمک می‌کند و اقتصاد منطقه را تحرک می‌دهد. این منطقه به‌مثابه یک مقصد جذاب برای کارآفرینان و متخصصان فناوری شناخته می‌شود و همچنین به‌منزله مرجعی برای سایر مناطق و کشورها در حوزه فناوری و نوآوری است. ایده ساخت چنین منطقه‌ای به دوران رکود بزرگ آمریکا یعنی دوره‌ای بین سال‌های 1929 تا 1939 باز می‌گردد كه جهان درگیر مشکلات شدید اقتصادی بود. فردریک ترمان، استاد دانشگاه استنفورد در رشته مهندسی، به‌دنبال آن بود تا دانشجويان را تشویق کرد تا یک شرکت راه بیاندازند و حتی حمایت‌های مالی نیز برای آنها ایجاد کرد. شرکتی که بعدها به نام HP  شناخته شده است. پس از جنگ جهانی دوم، ترمان که به‌دنبال ایجاد رابطه میان جوانان تازه فارغ التحصیل با دنیای تجارت بود، با کمک دولت مرکزی، زمین‌هایی  را در اختیار شرکت‌های نوپایی همچونHP، جنرال الکتریک و کداک قرار داد تا کسب و کار خود را گسترش دهند. گوگل، فیسبوک، نتفلیکس و بسیاری دیگر، از شرکت‌های سیلیکون‌ولی هستند که از همین‌جا کار خود را آغاز کردند و به مدد اين شركت‌ها است که دره سیلیکون‌ولی به قلب فناوری تبدیل شده و هدایت‌گر دنیای مدرن شده است. سیلیکون‌ولی، به‌طورخلاصه به‌دلیل تمرکز بالای سرمایه‌گذاران، دانشگاه‌ها و مراكز علمي با رويكرد نوآورانه‌اي كه دارد، داراي ویژگی‌های کلیدی زیر است:

•    تمرکز سرمایه خطرپذیر برای حمایت از استارت‌آپ‌ها.
•    حضور دانشگاه‌ها و مراكز علمي معتبر.
•    فرهنگ پذیرش شکست و تشویق به بازگشت سریع به چرخه نوآوری.

در مناطق آزاد ايران، برای انجام این مهم باید سطوح فناوری هر یك از واحدهای تولیدی و صنعتی را در بنگاه‎‌های اقتصادی بر اساس معیارها و شاخص‎های در نظر گرفته شده، به صورت میدانی، مورد ارزیابی قرار داد و با این کار البته می‌توان ساختار تكنولوژیك واحدها را در جهت تولیدات صادرات‌محور برای اولین بار در كشور اصلاح کرد. با توجه به اهمیت افزایش صادرات تولیدی ـ خدماتی در بنگاه‌های اقتصادی از جمله در مناطق آزاد و ویژه كه در برنامه‎‌ها و احكام ابلاغی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اعلام شده و همچنین لزوم ظرفیت‌سازی بهینه برای بیش از 2280 واحد تولیدی ـ  صنعتی مستقر در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از طریق ارتقای تكنولوژی و به منظور تولید و صادرات بیشتر، باید گفت سطوح فناوری این مناطق هم اكنون اغلب در موج دوم قرار دارند و همین مسئله باعث شده افزایش تولید به منزله‌ی گسترش تولید اقلام صادراتی با مشكلاتی ناشی از خلأ بازار مواجه شود. آشکار است که برای شناسایی سطوح تكنولوژی در این مناطق، باید برنامه‌هایی در نظر گرفته شود. در این مورد ایجاد و توسعه واحدهای R&D در واحدهای تولیدی و صنعتی می‎تواند از جمله‌ی برنامه‎های راهبردی برای افزایش بهره‎‌وری و حضور رقابتی در بازارهای صادراتی موردنظر قرار گیرد. از عمده‌ی این واحدها می‎توان به شركت‎های نوپا اشاره كرد كه مأموریت‎های آنها درحوزه كسب و كارهای نو بسیار اهمیت دارد. قلمرو فعالیت آنها در حوزه تکنولوژی از مرحله کپی‌برداری تا مرحله‌ی رقابت در نوآوری می‌تواند ادامه داشته باشد. آن چنان‌كه الآن چین در حوزه تکنولوژی از مرحله کپی‌برداری وارد مرحله رقابت در نوآوری شــده اســت. قابل‌توجه است كه در سال 1394 بالغ بر 68 واحد تولیدی با فناوری نوین در مناطق آزاد وجود داشته‌اند که در سال 1398 اين رقم به 218 واحد فعال رسیده، یعنی150 واحد به آنها اضافه شده است. با توسعه‌ی مراكز نوآوری و فناوری و استقرار شتابدهنده‌ها و اعمال سیاست‌های تشویقی و حمایتی در مناطق آزاد تا سه ماهه اول سال 1400 تعداد 763 واحد فناور و نوآور در مناطق جذب شده‌اند. علاوه بر آنها از سال 1396 به مدت سه سال تعداد 8 مركز نوآوری در مناطق آزاد فعالیت می‎‌كنند كه بايد معطوف به بسترسازی براي ایجاد، رشد و پویایی بنگاه‌های اقتصادی در صنایع پيشرفته، تعامل مستمر و پویا با ساختار توسعه‌اي واحدهاي توليدي و صنعتی براي استفاده از بازارهای فناوري نو و تجاری‌سازی و آینده‌پژوهی است.

استارت آپ(Startup یا Start-up‎ها) كه به شرکت‎‌های نوپا ترجمه شده‌اند، پیرامون محور کسب و کارهای جدید شکل می‎‌گیرند، یعنی کسب و کارهایی که عموماً بر مدار تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارند و هدف از آن‌ها حركت در مسیر یک مدل کسب و کاری است که قابل تکرار و مقیاس‎پذیر نیز باشند. این شركت‎ها عموماً یک نهاد انسانی هستند که برای ارائه‌ی یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود می‎آیند. ویژگی‎‌های این شركت‎‌ها ایجاد كسب و كارهای نو است، کسب و کارهایی که قصد دارند ارزش‌آفرین باشند، کسب و کارهایی که پایداری آن‌ها برای اعضای‌شان دغدغه است، کسب و کارهایی که فرصت‌جو هستند، اما فرصت‌طلب نیستند و الزاماً مقیاس‌‎پذیر هم نیستند ـ اگر چه مقیاس‌پذیری طبعاً برای آنها مزیت‌هایی داشته و از مطلوبیت لازم برخوردار است. در این باره گفته شده، اگر یک سرپرست خانوار، کسب و کار نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه‌ی خانواده را تأمین كرده و هرگز رشد نکند، به صرف پایدار بودن، از نظر كلی یک استارت آپ است. این کسب و کار ممکن است مبتنی بر تکنولوژی‎های نو باشد یا نباشد، کسب و کاری که هنوز در شرایط مبهم قرار دارد و دوران نوزادی و کودکی خود را طی می‎کند. بنابراین، اگر شکل‌های خاصی از کسب و کار نوپا مورد نظر باشد، باید آن را با صفات مربوط به آن تعریف كرد. در این خصوص، چنین اصطلاحاتی را می‌شود به کار برد: کسب و کار نوپا مبتنی بر تکنولوژی‎های نو، استارت آپ مبتنی بر فناوری اطلاعات، کسب و کار نوپای خانگی در فضای خود ـ اشتغالی(Self-Employment)، کسب و کارهای نوپای آینده‌نگر و کسب و کارهای نوپای ایجادکننده تحول در بازار (Disruptive) كشورهای حوزه‌ی تأثیر و كوشش برای بهره‌مندی از ظرفیت‎‌های نفوذ كسب و كارهای نو در كشورهای همجوار. براین اساس با توجه به امكان توسعه بازار كسب و كارهای نو و با تكیه بر اكوسیستم صنایع جدید، بهترین و جامع‌ترین تعریفی که می‎توان برای شركت‌‎های نوپا ارائه کرد، این است كه استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس‎‌پذیر به وجود می‌آید. شركتی كه مراحل حمایتی آن در اكوسیستم كارآفرینی از تشكیل گروه، ایده‌پردازی، تأمین سرمایه شروع شده و به تولید محصول، توسعه و تجاری‌سازی كالا و خدمات ختم می‎‌شود. دیاگرام زیر فرآیند حمایت از ایده‌های كارآفرینی را در مراكز نوآوری و فناوری مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی نشان می‌دهد.

انتخاب نوع استراتژی توسعه در این مسیر و همگام با رویكردهای آن بسیار مهم است. تدوین استراتژی توسعه در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با رویكرد تشویق صادرات می‎تواند سازوكارهای مبتنی بر ارزش افزوده‌ی محصولات تولیدی را با هدف برون‌گرایی اقتصاد و جذب بازارهای منطقه‌ای درفضای رقابتی برای تولیدات مشخص‎كند. همچنین توسعه‌ی بخش صادرات برای تولید کالا و خدمات با تأکید بر صنایعی که از مزیت‌های اقتصادی و از امکانات تولیدی برخوردار باشند و تدوین استراتژی‎‌های توسعه صنعتی، تجاری و خدماتی در بنگاه‎‌های اقتصادی خصوصی با رویكرد آزادی اقتصادی، از مهم‎ترین مباحثی هستند كه امروزه در كشورها وجود دارند و هدف از آن، دستیابی به زنجیره‌ی تأمین در مورد تولید با استفاده از واحدهای تولیدی و صنعتی مستقر و دسترسی به بازار و خلق آن است ـ چیزی كه نیاز آن، بیش از پیش در بنگاه‎‌های اقتصادی از جمله مناطق آزاد و ویژه اقتصادی احساس می‎‌شود. این نیاز در عمل توجه به مباحث مربوط به اقیانوس آبی را برای خلق بازار بدون رقیب ضرورت می‌‎بخشد. در این مورد توجه به استراتژی اقیانوس آبی، اكوسیستم كارآفرینی و كسب و كارهای نوآورانه‌ی هوشمند و شبکه‌های اجتماعی باز و بازارهای همتا به همتا برای حذف واسطه‌ها می‎‌تواند با نگاهی نو و متناسب با کارهای جدید چشم‌انداز مناسبی را برای سرمایه‌گذاری در حیطه‌ی كسب و كارهای جدید فراهم كند. انجام این برنامه‎‌ها به واقع حلقه‌ی اتصالی بین‎‌مطالب دانشگاهی و بنگاه‎‌های اقتصادی و به‌ویژه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی خواهد بود. نقشه‌ی راه این اتصال در مسیر انتقال فناوری پیشرفته برای تولید و گسترش صادرات را می‌توان به دو بخش خارجی و داخلی تقسیم كرد: 1) ارتباط با بخش‎‌های بازرگانی سفارتخانه‎‌های كشورهای خارجی در ایران برای جلب سرمایه‌گذاران كه به انتقال فناوری و نوآوري منجر می‌شود؛ 2) ارتباط با رایزن‎های بازرگانی ایران در خارج از كشور برای اطلاع از نحوه‌ استفاده از تكنولوژی‌ انرژی‌های نو و تجدیدپذیر، صنایع كوچك، متوسط و علم و فناوری پيشرفته.

مزیت‌های كشورها را برای همكاری می‎‌توان در زمینه‎‌های زیرساخت‎‌ها، فناوری با ارزش‌افزوده‌ بالا، تجارت، خدمات، بانكداری، بیمه، سلامت، محصولات دارویی، مخابرات، صنعت، كشاورزی، مواد غذایی و تحصیل و غیره طبقه‎‌بندی كرد. نوع همكاری مناطق با كشورهای حوزه‌ی نفوذ در برخی زمینه‌ها مكمل یكدیگرند. برای مثال، فعالیت در بحث انرژی و ساخت نیروگاه و دارو  شركت‎‌های ایرانی در هند و شركت‎‌های هندی در ایران حائز اهمیت است. هم‌چنان‌كه در زمینه‌های تكنولوژی اطلاعات و ارتباطات، انرژی‌های تجدیدپذیر، نرم‏افزارهای مختلف و محصولات با ارزش افزوده بالا می‌توان با سایر كشورهای هدف و به‎‌ویژه هندی‎‌ها مشاركت كرد و در زمینه نوآوری در فناوري رقابت كرد.

در بخش داخلی، 1) ارتباط با اداره‌های كل سازمان توسعه تجارت برای شناسایی كشورهای هدف جذب سرمایه‎گذاری برای تحقق اهداف كمیسیون‎‌های مشترك اقتصادی ایران با كشورهای طرف معامله و همچنین انعقاد موافقت‌نامه‌‎ها و قراردادهای تجاری دو جانبه و چند جانبه بین‎‌المللی با كشورهای مختلف برای رونق تجارت و صادرات؛ 2) شناسایی نمایشگاه‎‌های تخصصی از طریق حضور در نمایشگاه‎‌های بین‎‌المللی و منطقه‌ای؛ 3) برگزاری نشست‌‎های مشترك تخصصی بنگاه‌‎های اقتصادی به‌ویژه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با طرف‌های خارجی؛ 4) تولید و صادرات با هدف شناسایی اقلام وارداتی كشورهای پیرامونی و انجام تمهیدات لازم برای صادرات به آنها؛ 4) تقویت مؤسسات كوچك، متوسط و بزرگ و حمایت از شركت‎‌های تولیدی فناور و نوپای نوآور كه در حال افزایش هستند.

آشكار است درك تعامل با محیط و بهبود شرایط كسب وكار در قالبی درآمدزا از مهم‎ترین مسایلی است كه فعالان اقتصادی در بنگاه‌‎های خصوصی از جمله در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را نسبت به سرمایه‎‌گذاری در پروژه‎‌های صادرات محور و برای ارائه‌ی محصول به بازار با رویكرد نوآوری‎‌های فناورانه و موج‌‎های جدید تكنولوژی علاقمند می‎‌سازد. در رویكرد كسب وكار برای خلق نوآورانه ارزش در زنجیره‎‌های تولیدی و خدماتی می‌‎توان به موارد زیر اشاره كرد: 1) تعیین موقعیت برای خلق ارزش در اقتصاد مبتنی بر استراتژی اقیانوس آبی برای مشتریان؛ 2) آگاهی از ویژگی‎ها و ارزش محصولات تولیدی، صنعتی و خدماتی در بازار؛ 3) ایجاد كانال ارتباطی با مشتریان برای جذب، حفظ و افزایش فروش محصولات تولیدی؛ 4) ارزش‌گذاری و كسب‌ درآمد از مشتری براساس نوع كالاها و خدمات؛ 5) فعالیت‎‌های كلیدی برای خلق ارزش نوآورانه برای مشتریان با استفاده از تكنولوژی اطلاعاتی روز؛ 6) انجام فعالیت‎‌های كلیدی داخلی با برون‌سپاری به افراد و مؤسسات دیگر؛ 7) تهیه منابع برای انجام فعالیت‎‌هایی در حوزه‌ی منابع فیزیكی مانند خط تولید، منابع انسانی و مالی برای پیشبرد موفقیت فعالیت‎‌ها؛ 8) تعیین منابع وروش‌های تأمین آنها برای پیاده‌سازی موفق مدل كسب و كار از جمله برون‌سپاری فعالیت‌های عمده به بخش خصوصی؛ و 9) ساختاریابی و بررسی هزینه‎‌های مدل كسب و كار و تجزیه و تحلیل آنها برای افزایش درآمدها و كاهش هزینه‌ها.
 بدین‌ترتیب، با انجام این موارد است كه می‌‎توان در اكوسیستم كارآفرینی و كسب و كارهای جدید، پاسخ‌های لازم را به مسائل مشخص در اختیار سرمایه‌‎گذاران و فعالان اقتصادی قرار داد، پاسخ‌هایی که هدف از آنها، جهش و حركت رو به جلو برای بهبود فضای مناسب كسب و كار درجهت ایجاد خلاقیت، رقابت در نوآوری، تولید محصول و خلق بازارهای جدید همراستا با توسعه اقتصاد ديجيتال است.
از اين‌جهت، پيشبرد رويكرد و توسعه اقتصاد ديجيتال، مستلزم برگزاري همايش‌هاي آموزشي براي همه مديران و كارشناسان دست‌اندركار مناطق آزاد و ويژه اقتصادي است. آموزش‌هاي مرتبط  با چگونگي نقش اقتصاد ديجيتال در توسعه مناطق، همراه با متناسب سازي مزيت‌هاي مناطق بر اساس پارادايم اقتصاد ديجيتال مي‌تواند به جايگزيني نقش اقتصاد ديجيتال همسو با ديدگاه دبير شوراي عالي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كمك كند. آموزش مديران ارشد و مياني و كارشناسان مناطق آزاد و ويژه اقتصادي براي آشنايي آنان به اهميت اقتصاد ديجيتال در توسعه اقتصادي مناطق بسيار حياتي است. دراين‌خصوص ايجاد كارگروه توسعه اقتصاد ديجيتال و جلب سرمايه‌گذاري در دبيرخانه شوراي‌عالي مناطق با پياده سازي مدل سيليكون‌ولي در مناطق آزاد و ويژه شايان توجه است. جذاب سازي مزيت‌ها و مشوق‌هاي اقتصادي براي جذب سرمايه‌گذاري در اين حوزه دقيقاً اهميت پيدا مي‌كند. پياده سازي اين مدل درحالي است كه برنامه‌هاي مناطق آزاد در حوزه پيشبرد اهداف اقتصاد ديجيتال تا كنون به نتيجه لازم نرسيده است. اهدافي كه در صورت تحقق ماهيت فعاليت‌هاي مناطق را به‌درستي متحول مي‌سازد. بايد به جای تبدیل مواد اولیه به کالا، داده را به کالا و خدمات تبدیل كرد و ارزش افزوده قابل توجهی در این فرآیند ایجاد شود. باید در مناطق آزاد، به‌ویژه منطقه آزاد کیش کار ویژه‌ای در حوزه اقتصاد دیجیتال طراحی و برنامه‌ریزی ویژه‌ای انجام شود و مدل آن به صورت شعبات درساير مناطق تأسيس شوند. 

برای پیاده‌سازی این مدل در مناطق آزاد ايران، توجه به زیرساخت‌های فناورانه، تقویت شبکه‌های تعاملی میان صنعت و دانشگاه، و ایجاد فرهنگ نوآوری بسيار ضروری است. مواردي كه بايد به‌طور اساسي مورد توجه معاونت‌هاي مختلف دبيرخانه شوراي عالي‌مناطق و سازمان‌هاي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي قرار گيرد تا مناطق آزاد و ويژه ایران با بهره‌گیری از مدل سیلیکون‌ولی و تطبیق آن با شرایط محلي، بتوانند به قطب‌های فناوری و نوآوری در منطقه تبدیل شوند. این اقدام نه تنها به كمك به جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید منجر می‌شود، بلکه باعث ايجاد فرصت‌هاي شغلي و اشتغال پایدار، توسعه فناوری خواهد شد و افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی مناطق را نیز به همراه خواهد داشت. اجرای موفق این برنامه‌ها مستلزم هم‌افزایی دولت، بخش خصوصی و نهادهای علمی و تقويت بخش خصوصي و مشاركت مردمي است. آینده اقتصادی 97 مناطق آزاد و ويژه اقتصادي مصوب ايران كه 48 منطقه آن فعال هستند در گرو توانایی آنها در بهره‌گیری از این فرصت‌ها و تبدیل آنها به دستاوردهای ملموس و واقعي است.

راهکارهای پیشنهادی برای پیاده‌سازی مدل سیلیکون ولی در مناطق آزاد ایران:

1. ایجاد اکوسیستم‌های نوآوری
- راه‌اندازی مراکز رشد، شتاب‌دهنده‌ها و پارک‌های فناوری در مناطق آزاد.
- تقویت همکاری میان بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و دولت.
2. تقویت زیرساخت‌های دیجیتال
- گسترش دسترسی به اینترنت پرسرعت و شبکه‌های ارتباطی پیشرفته.
- سرمایه‌گذاری در فناوری‌هایی نظیر هوش مصنوعی، بلاک‌چین و اینترنت اشیا.
3. جذب و آموزش نیروی انسانی متخصص اعم از مديران و كارشناسان
-  برگزاری دوره‌های آموزشی تخصصی برای نیروی انسانی.
- تشویق نخبگان ایرانی داخل و خارج از کشور برای فعالیت در این مناطق.
4. حمایت از کسب‌وکارهای نوپا
- ارائه معافيت‌هاي مالیاتی و مشوق‌های اقتصادي و وام‌های بانكي کم‌بهره برای استارت‌آپ‌ها.
- ایجاد فضای رقابتی سالم برای جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی.
5. توسعه صادرات محصولات دیجیتال

- تسهیل قوانین صادراتی و ایجاد شبکه‌های بین‌المللی بازاریابی.

- حمایت از استارت‌آپ‌هایی که در حوزه‌های صادرات خدمات و محصولات دیجیتال فعالیت می‌کنند.
 

آخرین اخبار

گزارش صادرات و واردات در 9 ماهه سال 1403 سازمان منطقه آزاد اروند
گزارش عملکرد 9 ماهه منطقه آزاد چابهار
گزارش عملکرد اقتصادی منطقه آزاد ماکو در 9 ماهه سال 1403 منتشر شد
گزارش عملکرد 9 ماهه سازمان منطقه آزاد ارس در سال 1403
نظام پیشنهادات دبیرخانه شورای‌عالی در آینده نزدیک راه‌اندازی می‌شود

یادداشت

اینچه‌برون؛ دروازه ایران به راه ابریشم و اوراسیا
سیاست‌های گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی مناطق آزاد در دولت چهاردهم
اقتصاد دریا محور، پیشران توسعه مناطق آزاد و ويژه اقتصادي: نه خيلي دور و نه خيلي نزديك
رونق اقتصاد دیجیتال با پیاده‌سازی مدل سیلیکون ولی در مناطق آزاد ایران
لزوم كارآمدي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي در جذب سرمايه‌گذاري