تحلیل داراییهای ٥٠٠ شرکت برتر نزدك «NASDAQ» در بازه ١٩٧٥ تا ٢٠١٥ میلادی نشان از این دارد که در سال ١٩٧٥، ٨٣درصد دارایی این شرکتها، ملموس (tangible) و ١٧درصد دارایی ها ناملموس (intangible) بودهاند. این شرکتها عموماّ در صنایع خودرو سازی، نفتی و فلزات سنگین فعالیت داشتهاند. حال آنکه با گذشت ٤٠سال، این نسبتها کاملاّ معکوس شده به نحوی که ٨٧درصد دارایی ٥٠٠ شرکت برتر در سال ٢٠١٥، ناملموس و فقط ١٣درصد دارایی هایشان ملموس بوده است.
بزرگترین شرکتها در سال ٢٠١٥ در حوزههایی نظیر فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجهیزات الکترونیکی پیشرفته، داروسازی و انرژی فعال بودهاند. (داراییهای ناملموس عبارتند از داراییهای معنوی نظیر حق ثبت اختراع (patent)، علائم تجاری، برندها، متدولوژی کسبوکار، تکنولوژی، و غیره). این مقایسه نشان از آن دارد که ساختار صنایع موفق به سوی صنایع متکی به تکنولوژی تغییر یافته است، صنایعی که در حوزه های مختلف فناوریهای پیشرفته پیشگام هستند و ارزش افزوده چندین برابری را ایجاد میکنند.
تکنولوژی و انتقال آن تکنولوژی عبارت است از تمامی دانشها، محصولات، فرآیندها، ابزار، روشها و سیستمهایی که در خلق کالا یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار میگیرد. تعاریف مختلفی از انتقال تکنولوژی بیان شده که برخی از آنها عبارتند از:
1: وارد کردن عوامل تکنولوژیک خاص از کشورهای توسعهیافته به کشورهای درحالتوسعه، تا این کشورها را قادر به تهیه و بهکارگیری ابزارهای تولید جدید و گسترش و توسعه ابزارهای موجود میکند.
٢: به فرآیندی گفته میشود که در خلال آن امکان بهرهگیری از تکنولوژی یک ساختار توسعهیافته به ساختار دیگر با اهداف مشخص میسر میشود.
با مطالعه کشورهای در حال توسعه خصوصاّ کشورهای شرق آسیا در مییابیم که آنها در مسیر توسعه، بنیان تکنولوژی کشور خود را از طریق انتقال آن از سایر کشورهای توسعهیافته تقویت کرده و سپس با ایجاد زیربنای دانشی مناسب، تکنولوژی را به درستی جذب و به خدمت در آوردهاند. انتقال تکنولوژی به دو گونه صورت میگیرد: انتقال عمودی و انتقال افقی.
انتقال عمودی: در این روش که به انتقال تحقیق و توسعه نیز معروف است، اطلاعات فنی و یافتههای تحصیلات کاربردی به مرحله توسعه و طراحی مهندسی انتقال یافته و سپس با تجاری شدن تکنولوژی به فرآیند تولید وارد میشود. ساختار انتقال تحقیق و توسعه از دانشگاهها آغاز میشود و با طی مراحلی مختلف به تجاری سازی ختم میشود.
در کشورهای مختلف، با توجه به ساختار و سطح دانش و فناوری مراکز گوناگونی جهت بارورسازی نوآوری فعال هستند. در اتحادیه اروپا مراکز رشد (incubator) بهعنوان مراکز مقدماتی پرورش نوآوری، حمایت از شخصیتهای نوپای نوآور از طریق ساختار پیشرشد، رشد و پسارشد اجرایی میکنند.
در این مراکز از نخستین گامهای ارزیابی نوآوری، تهیه طرح کسب و کار، دورههای آموزشی، اختصاص فضا و امکانات، تسهیلات مادی، تا گامهای نهایی تجاریسازی، همافزایی و توسعه بینالمللی کسبوکار به نوآوران ارائه میشود. به عبارتی در مرکز رشد، ایده به نوآوری تبدیل میشود.
پارکهای علم و فناوری محل تبدیل نوآوری به فناوری (درحد ساخت نمونه های اولیه و تولیدهای غیرصنعتی) هستند. این پارکها محل بارورسازی نوآوریها و توسعه کسبوکار های مبتنی بر فناوریهای پیشرفته هستند.
مراکز شتابدهی فناوری (Accelerator) برای توانمندسازی شرکتهای نوآور در کوتاهمدت از طریق آموزشهای تخصصی در حوزه های ویژه فناوری ایجاد شدهاند که امکان توسعه شتابدار کسبوکارهای نوپای نوآور را مهیا میکنند.
در اصل اینگونه مراکز اعم از دانشگاهها، مراکز رشد، مراکز شتابدهی، پارکهای علم و فناوری، پژوهشگاهها و... زیر ساختهای مورد نیاز توسعه فناوری هستند که با توجه به لزوم توسعه دانشپایه برای درک صحیح فناوری، از ملزومات فرآیند ارتقا فناوری به شمار میروند.
انتقال افقی: در این روش، تکنولوژی از یک سطح بالای توانمندی در یک کشور به کشور دیگری منتقل میشود. هر چه سطح دانش گیرنده تکنولوژی به سطح دهنده تکنولوژی نزدیکتر باشد، هزینه انتقال تکنولوژی کاهش یافته و این انتقال موثرتر انجام میشود.
در مورد انتخاب تکنولوژی برای انتقال، لازم است به ابعاد اصلی «عمر تکنولوژی»، «پیچیدگی تکنولوژی»، «سرعت تحول آن تکنولوژی»، «ارزش افزوده حاصله»، و «اندازه بازار حاصله»، «دانش و توانمندی داخلی» با دقت بسیاری نگریست. قراردادهای مختلفی در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه منعقد شده که با وجود ظاهر موفق فرآیند در دوره انتقال با شکست همراه شدهاند. روشهای مختلفی برای انتقال تکنولوژی تعریف شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
از مهمترین عوامل انتقال موفقیتآمیز تکنولوژی، سطح دانش و توانمندی گیرنده تکنولوژی است. در صورتی که گیرنده تکنولوژی، از حیث دانش و فن، فاصله زیادی با دهنده تکنولوژی نداشته باشد، آنگاه فازهای سهگانه اصلی انتقال تکنولوژی اعم از «انتخاب و کسب» «انطباق، کاربرد و جذب»، و «توسعه و انتشار» با موقفیت بیشتری همراه میشوند.
بدین معنی که پس از مراحل مطالعات اولیه و برنامهریزی در ساختار گیرنده تکنولوژی، گامهای ارزیابی، بررسی، شناسایی، انتخاب، مذاکره، عقد و اجرای قراردادها، و مستندسازی در فاز اول به درستی اجرا میشوند. در فاز دوم نیز گامهای پیوند، بومیسازی، اصلاح، بهکارگیری، بهرهبرداری، درک، جذب، تسلط، پژوهش، و آموزش نیز با کیفیت بالاتری همراه خواهد بود.
گامهای فاز نهایی همچون تحقیق و توسعه، بروزرسانی، ارتقا و انتشار نیز امکان بهرهبرداری هر چه بیشتر از تکنولوژی منتقل شده را میسر میکند. به جرات میتوان گفت بهترین روش انتقال فناوری صنعتی برای کشورهای در حال توسعه، جذب سرمایهگذاری با محوریت فناوریهای پیشرفته است. بدین معنی که سرمایهگذار خارجی برای استفاده از بازار مصرف کشور مقصد و نواحی اطراف، و بهمنظور کاهش هزینههای تولید و پخش، ضمن سرمایهگذاری (مستقیم یا مشترک) نسبت به تولید در کشور مقصد اقدام میکند.
از نکاتی که در خصوص انتقال فناوری باید در نظر گرفت، توجه به شرکتهای کوچک و متوسط (SME) صاحب فناوری و تحقق همکاری با آنها از روشهایی همچون تحقیق و توسعه مشترک، همکاری فنی و قراردادهای بیع متقابل است. اینگونه شرکتها، نیازمند توسعه تولید و توسعه بازار هستند و همکاریهای مشترک بین واحدهای توانمند داخلی با شرکتهای کوچک و متوسط مقیاس خارجی موفقیتهای چشمگیری را در بر خواهد داشت.انتقال تکنولوژی باید فرآیند برد – برد باشد، بدین معنی که طرفین انتقال هر دو باید منتفع باشند، هم انتفاع مادی و هم انتفاع معنوی. انتفاع معنوی در تکنولوژی، یعنی حفظ حقوق مالکیت معنوی (intellectual property). تمایل کشورهای توسعه یافته به انتقال تکنولوژی و به اشتراک گذاشتن یافتههای علمی و فنی به کشورهای متعهد به قواعد بینالمللی حفظ مالکیت معنوی به مراتب بیشتر از کشورهای نامتعهد است.
پسابرجام و انتقال تکنولوژی
در حال حاضر با تکیه بر نهادهای متولی و حامی امور فناوری در کشور، ساختار انتقال افقی و توسعه فناوری در برخی شاخهها با سرعت بسیار رو به رشد بوده که زمینهساز شکلگیری اقتصاد دانشبنیان خواهد بود. حمایت مادی و معنوی هر چه بیشتر از نوآوران و فناوران داخلی، سرمایهگذاری در زمین خودی بوده که باعث جوشیدن هر چه بیشتر چشمه درونزایی و بارورسازی درخت اقتصادی کشور با تکیه بر توانمندیهای عظیم فناوران ایرانی خواهد شد.
در شرایط پسابرجام که بسیاری از کشورهای صاحب تکنولوژی و سرمایه، برای بهرهمندی از بازار منطقه خاورمیانه و CIS، چشم به مزایای نسبی و رقابتی ایران اعم از موقعیت ژئوپليتیکی و همچنین توانمندیهای دانشی و فنی جوانان این مرز و بوم بهعنوان بنیان جذب و توسعه فناوری دارند، اقدام جهت انتقال صحیح فناوری به کشور و نیل به سمت اقتصاد دانشبنیان از رویکردهای حیاتی توسعه اقتصادی به ویژه در مناطق آزاد تجاری – صنعتی است.
امروز با توجه به تاکید بند ١١ سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی، در خصوص ایجاد و ارتقاي فناوریهای پیشرفته، مناطقآزاد بهعنوان دروازههای برونگرایی اقتصاد، با تکیه بر درونزایی دانش و فناوری و با ایجاد زیرساختهای لازم میتوانند مبدل به قطب صادرات محصولات دانشبنیان شده که تجلیگاه اقدام و عمل در اقتصادمقاومتی است.از اقدامات موثر در این خصوص بروزرسانی قوانین و مقررات مالکیت معنوی بر اساس قواعد جاری در کشورهای برتر در این زمینه و از آن مهمتر ایجاد ضمانت اجرایی و تعهد اخلاقی در حفظ و حراست از حقوق مالکیت معنوی صاحبان فناوری است.
صاحبان فناوری، داخلی یا خارجی، برای کسب دانش لازم برای طراحی و توسعه محصولات و فرآیندهای فناورانه، سختیهای بسیار را تحمل می کنند. از این رو بهعنوان بهرهبرداران تکنولوژی، باید حقوق مادی و معنوی صاحبان واقعی فناوری را رعایت کرد.تمرکز بر جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه فناوریهای پیشرفته، از طریق شناساندن امتیازات سرمایهگذاری در کشور (اعم از مناطقآزاد و ویژه یا سرزمین اصلی) و ترغیب صاحبان فناوری به توسعه خطوط صنعتی و خدماتی در کشور، چشم انداز روشن آینده اقتصاد ایران اسلامی را هر چه بیشتر متبلور میکند.
** محمد خضرایی منش ـ مدیر انتقال فناوری های پیشرفته دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی