دولتها برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی تعرفههای وارداتی وضع میکنند؛ چه بسا برخی از این تعرفهها باعث رونق کالاهای داخلی شده و اقتصاد کشور را شکوفا میکنند. اما این موضوع تنها یک روی سکه است.
برخی اوقات نرخها تعرفههای وارداتی به ضرر تولیدکنندگان داخلی تمام شده و یک صنعت را به ورطه نابودی میکشاند. با این تفاسیر، باید گفت که با بازگشایی دربهای تجارت جهانی، زمان بررسی مجدد تعرفهها فرا رسیده است.
زیرا تولیدکنندگان بهشدت از کاهش تعرفههای وارداتی ابراز نگرانی کرده و خواهان تدوین مجدد آن هستند. خبرنگار ماهنامه «اخبار فلزات» برای بررسی بهتر تعرفههای وارداتی در زمان پسابرجام و الزامات حضور ایران در سازمان تجارت جهانی با مشاور رئیس جمهور به گفتوگو نشسته است.
اکبر ترکان در این خصوص میگوید: اصل اول برای شکوفایی اقتصاد کشور تقویت تولید ملی است. برای این کار ابتدا باید به استخوانبندی تولید پرداخت. نباید از اینکه برای دفاع از تولید خود، تعرفه قرار میدهیم، هراسی داشته باشیم.
روند پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی میتواند چه تهدیدها و فرصتهایی برای ایران ایجاد کند؟
بهتر است پاسخ به این سوال را از شرح یک نگرش فکری آغاز کنیم. بعد از اجرای برجام، یک جریان فکری بین افراد جامعه باب شده و آن هم پیوستن به جریان تجارت جهانی (WTI) است و مردم نیز به این امر علاقه نشان میدهند. اما باید گفت که تجربیات گذشته کشور نشان داده است که اراده سیاسی، گاهی اوقات مانع از تحقق یک جریان درست تجاری و اقتصادی میشود، کما اینکه ضروریترین ماده حیاتی جهان، نفت باشد.
برای اتخاذ یک تصمیم، گاهی لازم است تاریخ را مجدداً مرور کرد. کافیست که به چند سال پیش بازگشته و به یاد بیاوریم هنگامی را که کشورهای قدرتمند علیه ایران تجهیز شده و برای افزایش فشار سیاسی، خرید نفت، گاز و مواد پتروشیمی را با وجود اینکه مهمترین مواد اولیه جهان هستند، از ایران تحریم کردند. بنابراین باید از این پس با استفاده از این تجربه تاریخی، با احتیاط بیشتری گام برداشته و تصور نکنیم که پیوستن به تجارت جهانی یک اصل غیرقابل تردید است.
این تصور از اساس اشتباه است؛ زیرا ممکن است تحت تاثیر این جریان فکری بازار 80 میلیونی ایران را تقدیم کشورهای دیگر کنیم، آنگاه خود محتاج بازارهای دو الی سه میلیونی کشورهای همسایه شویم. در واقع باید گفت اولین دسترسی صنعت ایران باید به بازار داخلی باشد؛ زیرا بازار ایران یک بازار 80 میلیون نفری است و خود به تنهایی برای اداره اقتصاد این کشور کافی خواهد بود.
این نگرش به معنای درونگرایی نیست؛ بلکه یک هشدار است تا فریب نخورده و بازار خود را تقدیم کشورهای دیگر نکنیم. امروزه از سنگ قبر تا سنگ پا به ایران وارد میشود؛ در مقابل توجه ما تنها به بازارهای کم رونق کشورهای اطراف است. ایران نباید اجازه دهد که بازار داخلیش مورد تاراج قرار بگیرد. در حال حاضر کشورهای پیشرفته جهان نیز برای صیانت از تولیدکنندگان داخلی بازار خود را تقدیم کشورهای دیگر نمیکنند.
بهعنوان مثال مگر ژاپن اجازه میدهد که اتومبیل بنز اروپایی بازارش را تسخیر کند و یا برنج غیرژاپنی وارد این کشور شود؟ محال است که فرانسه اجازه دهد که شکر حتی با تعرفه، WTI و یا مقررات تجارت آزاد جهانی از برزیل وارد کشورش شود. کشورهای پیشرفته ابتدا به دنبال شکوفایی اقتصاد خود هستند و بررسی میکنند که چه وارداتی به نفع آنها است. بنابراین ایران نیز باید این رویه را مدنظر قرار داده و هراسی نداشته باشد که او را متهم به مخالفت با تجارت آزاد کنند.
با توجه به اینکه عنوان شد یک جریان فکری در کشور تحت عنوان پیوستن به سازمان تجارت جهانی آغاز شده است، آیا در حال حاضر زیرساختهای کشور برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی مهیا است؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که مشکل اصلی ایران در تجارت با کشورهای دنیا، تنها بحث آماده بودن زیرساختها نیست. مشکل از جایی نشات میگیرد که توافقات برجام و نظام سیاسی آمریکا تنها به اوباما، رئیس جمهور آمریکا ختم نمیشود، ایران با دولت آمریکا در چارچوبی به نام برنامه جامع اقدام مشترک به توافق رسیده است؛ اما همچنان نظام سیاسی آمریکا و بخشی از دولت آن، حملات خود را به ایران قطع نکردهاندو همچنان علیه ایران اقدام میکند. امروزه جمهوری خواهان و افراطیگران آمریکا بنگاهها و بانکهای بزرگ را تک تک احضار کرده و آنها را تهدید میکنند که با ایران همکار نداشته باشند. طبیعتاً آنها نیز برای کار با ایران ریسک نخواهند کرد.
بنابراین میتوان گفت که نظام سیاسی آمریکا به معنای دولت و یا شخص اوباما نیست و نظام سیاسی آمریکا بهشدت با ایران مخالفت میکند. برای توضیح بیشتر در خصوص این سوال و زیرساختهای تجارت جهانی ایران باید گفت که در حال حاضر ایران در زمینه تجارت جهانی مشکل قانونی ندارد و قوانین کشور برای اینکه تاجران با دنیا تجارت انجام دهند کاملاً آماده است.
زیرا قوانین از سالهای پیش نوشته شدهاند. این قوانین، حقوق ورودی را به دو قسمت تقسیم میکند که یکی از آنها حقوق گمرکی است که درصد کمی را شامل میشود و برای همه کالاها ثابت است و دیگری، سود بازرگانی است. سود بازرگانی متغییر بوده و قانونگذار نرخ آن را در اختیار دولت قرار داده است. دولت میتواند تعرفههای سود بازرگانی را افزایش و یا کاهش دهد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ایران برای تجارت جهانی مشکل قانونی ندارد. مشکل این است که موسسه استاندارد در تجارت جهانی باید از ورود کالاهایی که به سلامت عمومی زیان میرساند و به شکلهای مختلفی به ضرر تولیدکنندگان است، ممانعت کند. در واقع واردات باید طبق استاندارد فنی و با بازرسی وارد کشور شود.
با توجه به بازگشایی دربهای تجارت جهانی، ساختار کنونی سیستم تعیین و اعمال تعرفه را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه در سال گذشته مشاهده کردیم در حالی که صنعت فولاد ایران در آستانه مرگ قرار داشت، میلیونها تن فولاد از خارج با حیلهگری هرچه تمامتر وارد ایران شد. کمااینکه در آن زمان ایران برای فولادهای سیاه تعرفه وضع کرده بود؛ اما در مقابل فولادهای آلیاژی، تعرفه نداشت و این امر موجب شد افراد سودجو، فولادهایی که پوشش روی داشتند را به جای فولاد آلیاژی وارد کشور کنند. این حیلهگری تجاری به ضرر فولاد داخلی تمام شد. باید گفت که سادهلوحیای که در دستگاههای نظارتی ما وجود دارد باعث بروز چنین مشکلاتی میشود.
در واقع نباید ایران در یک جریان تجاری قدم بردارد که حاصل آن برداشتن تعرفهها باشد؛ زیرا با این کار صنعت داخلی نابود خواهد شد. در یک برهه زمانی چنین اشتباهی در وزارت صنعت، معدن و تجارت اتفاق افتاد. در آن زمان مسئولان عنوان کردند که صنعت نساجی باید در یک فضای رقابتی فعالیت و رشد کند، اما امروزه مشاهده میکنیم که صنعت نساجی بازار خود را به خارج باخته است و هر روزه انواع محصولات نساجی و پوشاک و کفش به کشور وارد میشود. آیا چنین عملی در کشوری که چهار میلیون بیکار رسمی دارد، شایسته است؟ این مشکلات نشان دهنده اشتباهاتی اساسی است که در کشور رخ میدهد. اصل اول برای شکوفایی اقتصاد کشور تقویت تولید ملی است؛ برای این کار ابتدا باید به استخوانبندی تولید پرداخت.
نباید از اینکه برای دفاع از تولید خود، تعرفه قرار میدهیم، هراسی داشته باشیم. اقتصاد ایران در مرحله خاصی قرار دارد و در این مرحله نیازمند رونق است. باید از ظرفیت خالی صنعتی خود استفاده کرده و برای محصولات ایرانی بازار پیدا کنیم. امروزه یکی از مشکلات محصولات ایرانی این است که به اندازه کافی بازار ندارند و با بحران تقاضا روبهرو هستند. بنابراین نباید اجازه داد تا کالاهای خارجی به صورت بیرویهای وارد کشور شوند.
در این بین برخی معتقدند که ممانعت از واردات باعث کاهش رقابت و افت کیفیت میشود. این حرف درستی است؛ اما گرسنگی و بیکاری مردم جامعه فراتر از این نگرانیها است. نباید فریب حرفهای به ظاهر خوب را خورد که حاصل آن ایجاد چهار میلیون بیکار در کشور است.
در حال حاضر درب تجارت جهانی باز شده و تولیدکنندگان نگران واردات هستند، آیا دولت برنامهای برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی دارد؟
به چه منظور بخش تجارت با بخش صنعت ادغام شده و تشکیل وزارت صنعت، معدن و تجارت داده است؟ آیا وظیفه وزارتخانه متبوع تنها واردات گندم است؟ این دو بخش به خاطر آن با یگدیگر ادغام شدهاند که با وضع سیاستهای مناسب از تولید و صنعت حمایت کنند. اگر این کار را وزارت صنعت، معدن و تجارت نتواند انجام دهد، پس این ادغام برای چه امری انجام شده است! در واقع دولت باید با ممنوعیت واردات کالاهای بیکیفیت و محصولاتی که توان تولید آن در داخل وجود دارد، تولیدات داخلی را حمایت کند. نه اینکه تنها به اعمال تعرفه بالا، اکتفا کند.
دولتمردان باید با سیاستهای بازرگانی به فکر چاره برای تولیدکنندگان داخلی باشند. واقعیت این است که کاهش تعرفههای واردات در بسیاری از اوقات ضد اقتصاد مقاومتی است. محور اصلی اقتصاد مقاومتی دفاع از تولید داخلی است. بنابراین هر نوع فعالیتی که مخالف اقتصادی مقاومتی باشد از جمله کاهش تعرفههای کالاهایی که توان تولید داخلی آن را وجود داشته باشد، پسندیده نیست.
تنها با اعمال تعرفه، میتوان مانع از واردات بیرویه کالاهای قانونی شد؛ اما برخی از کالاها بهصورت قاچاق و غیر قانونی وارد کشور میشوند. چگونه برای نجات تولیدکنندگان میتوان مانع از ایجاد پدیده قاچاق شد؟
ایران در پدیده قاچاق با دو جریان قاچاق سازمان یافته و قاچاق پراکنده که در جای جای مرزها اتفاق میافتد، مواجه است. از اینرو وظیفه اصلی کشور مراقبت از قاچاق سازمانیافته است، زیرا این نوع قاچاق برای اقتصاد کشور بسیار خطرناک است. امروزه قاچاقچیان در مرزها سفارش قبول کرده و با تعهدی که دارند، کالاها را با کانتینر در داخل کشور به صاحب بار تحویل میدهند، این نشانددهنده یک قاچاق سازمان یافته است.
به عقیده من کشور برای جلوگیری از این نوع قاچاق نیازمند یک بسیج همگانی در تمامی ظرفیتهای کشور مانند ظرفیت اطلاعاتی، امنیتی، نیروهای مصلح و ظرفیت مرزبانی است و همه آنها باید به کار گرفته شوند.
امروزه شاهد هستیم که ورادات برخی از کالاهای نامرغوب مانند کالاهای چینی بهدلیل قیمت ارزان، گوی رقابت را از تولیدکنندگان داخلی ربودهاند، به نظر شما برای کنترل و ممانعت از ورود کالاهای نامرغوب به کشور چه تدابیری باید اندیشید؟
باید از واردات کالاهای بیکیفیت ممانعت کرد حتی با اعمال تعرفه 1000 درصدی! در تمامی دنیا واردات با یک استاندار مشخص انجام میشود. بهطور مثال آیا میتوان اجازه داد که ماشینآلاتی که از لحاظ مصرف انرژی در حد استاندارهای لازم نیستند با تعرفه بالا وارد شوند؟
در حال حاضر ایران با مصرف ناهنجار انرژی مواجه است و ما بهصورت غیر عادی انرژی مصرف میکنیم، با توجه به این مشکل چگونه میتوان به کالایی که رتبهبندی ضعیفی در انرژی دارد، اجازه ورود داد؟ یا حتی کالاهایی که از لحاظ ایمنی یا بهداشتی مناسب نبوده و غیرقابل قبول است با اعمال تعرفه وارد شود.
به برخی از کالاها نباید اجازه ورود به کشور داده شود حتی با وضع تعرفههای بالا. در واقع واردات باید با نیازسنجی و بررسی موضوعات سلامت محور، بهداشتی، ایمنی، امنیت همراه باشد.
منبع: ماهنامه اخبار فلزات ـ شماره 72