اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهوری و دبیر شورايعالي مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی معتقد است رئیسجمهوری همه جناحهای سیاسی را فراخوانده تا برای پیشبرد منافع ملی و مصالح کشور از دولت پشتیبانی کنند.
به گفته ترکان گفتوگوی جناحهای سیاسی امکانپذیر است و عملکرد مجلس در مسئله برجام را هم میتوان نمونه خوبی از آن دانست که عقلای هر دو جریان توانستند بر سر برجام به توافق برسند و اگر در گذشته هم ایدههای مانند برجام دو یا مذاکره ملی به موفقیت نرسیده، به دلیل وجود افراد تندرو و کارشکنیهای آنها بوده است.
مشاور رئیسجمهوری علی لاریجانی را همراه همیشگی دولت دانسته و میگوید اصلاحطلبان و جریان نزدیک به علی لاریجانی هر رقابتی هم که با یکدیگر داشته باشند درنهایت بر سر منافع ملی و مسائل کلان به دلیل عقلانیتی که دارند به توافق رسیده و همراه خواهند شد.
*ارزیابی شما از پیشنهاد اخیر رئیسجمهور برای برگزاری نشستهای ماهانه میان جناحهای سیاسی کشور چیست و لوازم و پیشنیازهای آن را چه می انید؟
استنباط من این است که ایشان جریانی که داخل انقلاب قرار داشته و به ولایتفقیه و مصالح کشور وفادار هستند اما سلیقههای مختلفی دارند را جناحهای سیاسی درون نظام اسلامی تعریف میکنند. رقابتهای انتخاباتی رقابت میان سلیقههای مختلفی است که وفادار به امام، رهبری و قانون اساسی بوده و مصالح کشور را ارجح میدانند. ازاینرو پیشنهاد رئیسجمهوری این است که با به پایان رسیدن انتخابات رفتار خصمانه به پایان رسیده و دشمنی کنار گذاشته شود. با یکدیگر همکاری کنیم و رقابت را به پایان این دوره و انتخابات بعد موکول کنیم. همه باید برای پیشرفت کشور تلاش کنند. انتقاد هم به معنای خیرخواهی است، یعنی انتقاد کنیم، اشکالات را بگوییم، راه حل نشان دهیم، به این منظور که کشور به پیش برود. اما نمیدانم صحبت رئیسجمهور چه میزان در دلهای دیگران اثرگذار خواهد بود. ما امیدوار هستیم که اثرگذار باشد، چون باید مبنای خود را این مسئله قرار دهیم که کشور به پیش رود و انقلاب اسلامی ما درخشش بیشتری داشته باشد و در جهان الگو و نمونه شود. اینکه بعد از انتخاب رئیسجمهوری، رقبای وی به جای اینکه رئیسجمهور منتخب را یاری کنند یک ضرب به وی حملات رسانهای و سیاسی کنند، صحیح نیست. این مسئله موجب مختل شدن کار در کشور میشود و خیرخواهی را به کینهتوزی تبدیل میکند. پیشنهاد رئیسجمهور این است که بیاید و با خيرخواهي براي كشور همراهي کنید. بیاید با هم برای پیشبرد اهداف کشور، منافع و مصالح ملی به یکدیگر کمک کنیم.
آقای روحانی در دوره ریاست جمهوری خود، پیشازاین هم ایدههایی چون «برجام 2» و «گفتگوی ملی» را برای کاهش تنازعات داخلی مطرح کرده بود. آیا ایده گفتگوی جناحها هم در همان راستاست؟ چرا ایدههای پیشین، نمود عملی نداشته است؟
من نمیخواهم به این ایده نام برجام دو بگزارم بلکه دکتر روحانی همگان را به یاریکردن دولت دعوت کرده است. دکتر روحانی گفته است مانند پهلوانها رفتار کنید. پهلوانها اگر با یکدیگر رقابت هم کنند، فردی که باخته است روی رقیبش را میبوسد . فکر نمیکند باید با حریفی که بر او پیروز شده است ، بدرفتاری، تندخویی و هتاکی کند و پیروزی رقیب خود را میپذیرد.
ایدههای پیشین به خاطر افراطیها عملی نشد. عدهای افراد تندرو هستند که از تندرویها به تندخویی رسیدهاند. زمانی به این افراد تنها تندرو میگفتیم، حال تندخو هم شدهاند و عصبانی مزاج، پرخاشگر و غضبآلود هستند و رفتارها از فضای رقابت خارج شده و به رفتارهای خلاف اخلاق سوق پیدا کرده است. این افراد متأسفانه هنوز هم قصد خود را بر این مسئله قرار ندادهاند که کمک کنند تا کشور به پیش برود. ما نباید از اینکه جریانهای صهیونیستی بهصورت غیرقانونی تحریمهایی را علیه کشور ما اعمال میکنند، خوشحال باشیم. ساختار تحریمها در کشور فروریخته است، ساختار تحريم هاي سازمان ملل و شورای امنیت فروریخته است، تحریمهایی که بر اساس قانونهای کشورهای استکباری بر ما تحمیلشده بود، فروریخته است. حال جریانهای صهیونیستی هستند که همچنان با ما دشمنی میکنند. عدهای از اینکه این جریانها با ما دشمنی میکنند، کیف میکنند. ما از این دشمنیها باید متأسف باشیم و هنوز برخی از تحریمها را ناجوانمردانه و بدون اینکه مصوبات جهانی داشته باشد برعلیه ما اعمال میشود. این مسئله باید موجب ناراحتی شده و به دنبال راه حل خروج از فشارهای بینالمللی باشیم نه اینکه عدهای خوشحال شوند و بگویند دیدید دولت آقای دکتر روحانی هنوز گرفتار بعضی تحریمها است!به نظر من این برخوردها شایسته نیست و همه ما باید به منافع ملی و مصالح کشور فکر کرده و دولت دکتر روحانی را پشتیبانی کنیم تا به نتایجی که مورد انتظار مردم است، برسد.
در تحلیل ساختار سیاسی و توازن قوای موجود، سهم و وزن جناحهای سیاسی (بهعنوان احزاب و گروهای شناسنامهدار) تا چه حد است؟ دو جناح تا چه حد در معادلات کلان کشور تأثیرگذار هستند؟
در کشور ما احزاب بهصورت صحیحی برقرار نشدهاند. جمعهایی هستند که در هنگام انتخابات به دور هم جمع شده و کارهایی انجام میدهند و به صورت احزاب متداول در تمامی دنیا نیستند. در کشور ما برخی اوقات افرادی که نباید در کارهای سیاسی دخالت کنند، وارد این عرصه میشوند. این در حالی است که ما از سفارشات امام اینگونه میفهمیم که این افراد نباید در انتخابات و در دیگر عرصههای سیاسی وارد شوند، اما این کار را انجام میدهند. این مسئله باید چارچوبهای صحیحی پیدا کند که کشور از آن خیروبرکت ببرد.
با شناختی که از دو جناح سیاسی کشور دارید، زمینه گفتوگو و اجرایی شدن پیشنهاد روحانی در بین دو جناح وجود دارد؟
اگر طيف تندرو از هر دو طرف کنار گذاشته شوند، دیگران به خوبی با یکدیگر کار میکنند. در مجلس گذشته بالاخره دیدیم که عقلای مجلس به برجام رأی دادند. مگر این مجلس به صورت کلی با دولت گذشته مخالف نبود؟ بااینحال توانستند همفکری و همکاری کنند و کار بسیار عالی انجام شد. یعنی کاری را که دولت در مذاکرات انجام داده و با هدایت مقام معظم رهبری به پیش برده بود، مجلس گذشته هم بررسی کرده و نظر خود را اعلام کرد و در نهایت هم به تصویب رساند. این مسئله نشان میدهد که عقلا از هر دو سو میتوانند با یکدیگر توافق کنند. نمونه آن هم برجام است.
آیا در شرایطی که چهرههای شاخص اصلاحطلب بهویژه آقای خاتمی با محدودیتهای جدی مواجه هستند؛ میتوان ایدههایی چون گفتوگوهای دو جناح را جدی دانست؟
جناب آقای خاتمی و دیگرانی که از آنها یاد میکنید جایگاه خود را در جامعه دارند. مگر آقای خاتمی با ممنوعیت مواجه نبوده است و بااینحال با یک کلیپ چند دقیقهای دیدیم که در جامعه اثرگذار بود. این مسئله نشان میدهد که ایشان تأثیرگذاری خود را در جامعه دارد.
به نظر شما، چرا حتی اصولگرایان معتدل هم واکنش جدی در قبال محدودیتهای اصلاحطلبان و شخص آقای خاتمی نشان نمیدهند؟ آیا از شرایط فعلی رقیب، رضایت دارند؟
اگر کسی سکوت کرد به معنای تائید است؟ همیشه سکوت علامت رضا نیست. سکوت علامت صبر و تحمل هم هست.
آیا رخدادهای اخیر در مجلس که بهنوعی با قطبی شدن دوباره رقابت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان (و بهویژه طیف معتدل به رهبری لاریجانی) همراه بود؛ روند ائتلاف، تعامل و گفتگوهای پیشین (92 تا 94) بین دو جناح را تضعیف کرده است؟
به نظر من آقای لاریجانی را نباید در دستهبندی افراطیها قرار دهیم. آقای لاریجانی همراه دکتر روحانی بوده و هنوز هم هست. دکتر لاریجانی و همفکران ایشان همراهان دکتر روحانی هستند و رئیسجمهوری نیز همواره روی همراهی آنها حساب میکرده و حساب میکند. اصلاحطلبان و جریان آقای لاریجانی نیز در مسائل مهم کشور همراه یکدیگر بوده و خواهند بود. اشکالی ندارد که در مورد مسائل مختلف بحث کرده و نظرات خود را ارائه کنند یا با یکدیگر گفتوگو کنند. این گفتوگوها سازنده بوده و موجب پیشرفت میشود. اما در مسائل کلی با یکدیگر همراه هستند.
دولت و بهویژه وزارت کشور برای اجرایی شدن پیشنهاد رئیسجمهور چه گامهایی باید بردارد؟ عملکرد وزارت کشور در تعامل با احزاب و جناحهای سیاسی را چگونه میبینید و چه انتظاراتی در این زمینه دارید؟
این مسئله را نباید در دولت جستوجو کرد. راه این مسئله را باید در بین دوستانی که در بین گروههای سیاسی صاحب نفوذ هستند، جست وجو کرد. همه گروههای سیاسی نیز در دولت جا ندارند. وزارت کشور هم حزب نیست و تنها قانون را اجرا میکند. به احزاب پروانه میدهد، بر آنها نظارت میکند.
در صورت شکلگیری چنین گفتگوهایی، چه موضوعاتی بهعنوان «معضلات اصلی کشور» میان دو جناح قابلطرح خواهد بود؟
فضای کشور بسیار سیاسی شده است. این در حالی است که ما باید قدری به مسائل اجتماعی هم بپردازیم. چندی پیش وزیر کشور از ناهنجاریهای اجتماعی سخن گفت. سخنان ایشان نشان میداد کشور ما مشکلات اجتماعی بسیاری دارد. ما باید میزان راستگویی را در جامعه خود سنجش کنیم و اگر پایین است نگران آن باشیم. ما باید امانتداری را سنجش کنیم و اگر کم است نگران آن باشیم. قبل از تمامی اینها وفای به عهد است. باید بدانیم چرا برخی بیفرهنگیها در جامعه ما اتفاق افتاده است. جامعهای که احترام به بزرگتر در آن اصل بوده است، جامعهای که احترام به معلم در آن اصل بوده است، جامعهای که رفتار اخلاقی در آن اصل بوده است، چرا در این مسائل تضعیف شده است؟ آنقدر که مسائل سیاسی عمده شده، برخی از مهمترین مسائل اجتماعی و فرهنگی مورد غفلت قرارگرفته است. آیا واقعاً نیاز است که مسائل سیاسی تا این اندازه در زندگی مردم پررنگ شود؟ مردم در زندگی روزمره خود تا این اندازه به مسائل سیاسی ورود میکنند؟ معیشت، کسب کار، آداب معاشرت و...که در زندگی مردم وجود دارد را باید کمرنگ ببینیم و همهچیز را سیاسی کنیم؟ اگر طلاق در جامعه است، اگر سن ازدواج بالا رفته است، اگر مشکلات معیشتی وجود دارد، همه باید با نگاه سیاسی دیده شود؟ به نظر من باید به جای سیاسی کردن تمام مسائل، باید به مسائل اجتماعی جدي تربپردازیم.