داریم طبیعت را ترور می کنیم نه تخریب …

لینک کوتاه: freena.ir/detail/36585
ساعت 14:56 دوشنبه 3 خرداد 1395
‌حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی زم ـ معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ويژه اقتصادي معتقد است محیط زیست آدمی یعنی ارتباط با خدا و از همین رو مدت هاست که باعث شده رفتار انسان با طبیعت تروریستی و خونخوارانه باشد.

با وی درباره محیط زیست و مشکلات آن به گفتگو نشسته ایم:

آقای زم با توجه به سابقه و ‌فعالیت های شما در حوزه فرهنگ فکر می‌کنید میزان پرداخت سینما مخصوصا سینمای داستانی به مشکلات محیط زیستی، بحران های پیش رو و… در جهت فرهنگ سازی چقدر مناسب بوده است؟
محیط زیست کف زندگی انسانی است که نوعاً به خاطر لایه های غفلت و بی توجهی، جزو نادیده های زندگی سالم قرار گرفته است.محیط زیست فقط درخت، آب، خاک، کوه، دریا و… نیست. همه اینها مصداق هاست. محیط زیست چیزی فراتر از همه اینهاست. در قرآن یکی از اوصاف خداوند «محیط» دانسته شده است. یعنی وجود قدرتمندی که بر کون و مکان و همه هستی احاطه دارد! با این نگاه، محیط زیست آدمی، یعنی فهم، درک و عمل انسان، برای ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با خلق و ارتباط با هستی، در حالی که همه خواسته سازمان های مسئول محیط زیست، اصلاح رابطه انسان با طبیعت است و حتی طبیعت هم بخشی از هستی است و معنای هستی بسی فراتر از طبیعت است و انسان محاط هستی، با ارتباط صحیح با هستی می تواند تا «محیط» بودن بر هستی ارتقاء بیابد.

متأسفانه جهل و غفلت جامعه ما از آشنایی و ارتباط با طبیعت به قدری «هیچ» شده و در هیچ مانده که جهت رسانه ای و آموزشی و فرهنگی حوزه محیط زیستی او صرفاً در دایره «منهیات» در جا زده، یعنی همیشه به او گفته شده است این کار را و آن کار را نکن و… نه، نه، نه. بقدری دامنه آسیب ها رواج یافته که حتی کسی به فکر حفظ طبیعت نیست .حفظ طبیعت فقط پیشگیری از سلبیات یا مقابله و جبران سلبیات نیست، حفظ طبیعت نیازمند کل اقدام ها و برنامه های ‌ایجابی است. در واقع برخورد ما با محیط زیست، محیط را تبدیل به ایست کرده است در حالی که محیط برای زیست است و زیست یعنی حیات، زندگی، نشاط، امید و … . از این رو من اسم رفتاری که همه ما با طبیعت می کنیم را گذاشته ام «ترور طبیعت» و نه تخریب طبیعت! و این ترور هم، بیشتر جانب «مغز طبیعت» نشان گرفته و نه اندام طبیعت را! یعنی در مغز فکری، برنامه ریزی، رفتاری، قانونی و… زیست در طبیعت نادیده انگاشته می شود .ما با این ترور طبیعت را دچار مغز مرگی می کنیم و قدرت زندگی دادن و حرکت بخشی طبیعت را می کاهیم!

در چنین شرایطی پرداختن سینما و همه رشته های ‌هنری (به خاطر نافذ و اثر گذار بودنشان) به محیط زیست امر بسیار واضح و ضروری است، اما این مساله هم مانند همه مسائل فرهنگی نیازمند درک صحیح از چگونگی ارتباط سینما و محیط زیست است، در غیر این صورت گرفتار سطحی زدگی می شود و از سینما هم، کاری بر نمی آید.

به نظر شما وظیفه مسئولان در هدفسازی و بستر سازی برای ورود فیلمسازان به موضوعات محیط زیستی چیست؟ آنها تا چه اندازه می توانند در این زمینه موثر باشند؟
اولاً باید از این ترکیب «فرهنگسازی» به عنوان یک اشتباه فاحش دست برداریم. فرهنگ از جنس ماسه و سیمان و آهن و فولاد نیست که اقتضای «ساز و ساخت» داشته باشد! همین ترکیب اشتباه (فرهنگسازی) سبب شده است هزاران میلیارد پول و ثروت و سرمایه و وقت این کشور به هدر رود و ده ها نهاد درست کرده ایم که آنها فرهنگ را بسازند و هیچ کدام قادر به انجام مأموریت مهم و خطیر نبوده اند!! ببینید اگر مغز فرمان درست ندهد دست و پا و چشم و گوش آدمی یا معوج و منحرف حرکت می کند یا اساساً به دلیل بدفرمانی و نا فرمانی مغز، این اعضاء دچار اختلال و میرایی می شوند. اولویت این بود که «چیستی فرهنگ» تا کنون توسط فرهنگستان ها ‌و شوراهایی که این همه پول خرج آنها شده است، کاویده و پژوهش و «بازیاب» می شد!

ثانیاً، درک محیط زیست باید به قدری درست و دراماتیزه باشد که ورود سینما به این عرصه نیازمند زمینه سازی ‌در درون سینما و مشارکت و مساعدت از بیرون سینما می شد، اما به دلیل هجوم مسائل حاشیه ای بر حوزه فرهنگ و در رأس آنها سینما! آسیب پذیری و ریسک سرمایه گذاری ‌ورود سینما به عرصه های جدید دائماً رو به افزایش و تهدید است. دیگران باید «Domain» ـ دامنه ـ سرمایه گذاری سینما در حوزه محیط زیست را فراهم کنند و چون دولت و سازمان محیط زیست جزو متولیان اصلی چنین تمهیداتی هستند! باید همچون وزارت ارتباطات که کارش تأمین و تمهید زیرساخت های مخابراتی و «Domain»هاست، نسبت به سینما هم چنین نقشی را ایفا کنند.

‌برخی معتقد هستند جشنواره فیلم سبز تنها می تواند تاثیر مقطعی بر روی حفاظت از محیط زیست داشته باشد اما برخی دیگر هم معتقد هستند جشنواره اگر بتواند موجی را ایجاد کند تاثیر آن ادامه دار خواهد بود و برگزار شدن این جشنواره بسیار بهتر از برگزار نشدن آن است. نظر شما در این باره چیست؟ فکر می کنید جشنواره فیلم سبز در چه صورتی می تواند مفید عمل کند؟
معلوم است «وجود» بر «عدم» شرافت ذاتی دارد و انجام و اجراء و موجودیت هر چیزی نسبت به نبودش بهتر است. حتی اگر جشنواره سبز موضوع خانم دکتر ابتکار دانسته شود که هر وقت ایشان رئیس محیط زیست باشد نسبت به آن اهتمام بورزد و مثلاً در ۸ سال معاونت (در دولت اصلاحات) چهار مرتبه برگزار و ۸ سال به دست فراموشی سپرده شود و با گذشت سه سال از عمر ریاست ایشان در دولت اعتدال باز هم فقط یک بار برگزار شود، باز اثر اندک خود را دارد، اما این جشنواره اگر بخواهد اثر گذار بشود اولاً باید ساز و کار غیر دولتی پیدا کند و ثانیاً باید اسباب پایداری آن فراهم شود. ثالثاً باید صاحبی دلسوز داشته باشد تا با بود و نبود دکتر ابتکار دستخوش هیجان و تعطیل نشود.

جشنواره فیلم سبز برای اولین بار به کلوب جهانی جشنواره های فیلم سبز دنیا پیوسته است. (GFN) این اتفاق چه تاثیری می تواند در وجه ایران در مجامع عمومی و منطقه خاورمیانه داشته باشد؟
پیوستن به هر باشگاه و اندیشگاهی در هر گوشه و کناری از جهان میمون و مبارک است چرا که محیط زیست خوشبختانه موضوع بشری و انسانی است. اگر چه در اسلام و قرآن فراوان به آن پرداخته شده و از نظر ما علاوه بر انسانی بودن؛ ایدئولوژیک هم هست و این اهمیت محیط زیست را مضاعف می کند. از این رو سازمان محیط زیست فوری باید این جشنواره را خصوصی سازی کند و خودش هم تا می تواند از جان و مال و دل حمایت تأثیر گذار داشته باشد.

با توجه به این که شما معاونت فرهنگی و اجتماعی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ایران را برعهده دارید، فکر می کنید تا چه اندازه مناطق آزاد ایران نیاز به حساسیت نسبت به مسائل زیست محیطی آن دارد؟
مناطق آزاد به عنوان پیشانی توسعه اقتصاد پایدار باید بیش و پیش تر از هر نهاد و ارگان و سازمانی به مساله محیط زیست نگاه کالبدی و فوق کالبدی داشته باشد. مطالعه، اندیشه، پژوهش، تحقیق، تألیف در حوزه مغزافزاری باید به شدّت مورد توجه باشد. بررسی طرح های ‌پیشرفته در جوامع مترقی و دستیابی به فن آوری و تکنولوژی های مدرن، برانگیختن دانش و هنر بینان به این سو… از جمله اقدامات نرم افزاری مورد اهتمام در این مناطق باید باشد و در حوزه سخت افزاری هم اجرای طرح های ‌حفاظت از آب و خاک، پیشگیری از اجرای صنایع آلاینده و ضد محیط زیست، حفظ و توسعه گونه های ‌بومی حیوانی، گیاهی و دریایی و بالاخره تهیه و واردات گونه های فراوان غذایی، حیوانی، گیاهی و… خارجی که قابلیت انطباق با بومگاه های زیستی ایران عزیز را داشته باشد از جمله وظایف پیشرانی مناطق آزاد در حفظ و اعتلای محیط زیست است.

آن سان که آموزش عموم شهروندان مناطق آزاد هم از جمله وظایف مشترک مغز افزاری، نرم افزاری و سخت افزاری در محیط زیست است.یکی از اصلی ترین وظایف مناطق آزاد، تبدیل نگاه و رویکرد هزینه کردی به درآمدزایی در مقولات محیط زیستی ‌است. در واقع چون محیط زیست تقاضای مردمی و ملی و فراگیر دارد می توان آن را به کالا تبدیل کرد و از منظر اقتصادی اجزای آن را سود آور دید.

متأسفانه یکی از دلایل عقب ماندگی محیط زیست در کشور ما «هزینه برداری» و متکی به درآمد نفت شدن است. محیط زیست منبع سود آوری است که باید بخشی از درآمد و هزینه های کشور را تأمین کند، در حالی که محیط بانان ما محتاج ۴۰ ساعت اضافه کاری هستند که سازمان قادر به پرداختش نیست، آن وقت قاچاقچی ها و شکارچی ها برای تأمین مطامع و منافع خود از آنها سوء استفاده می کنند. سخن های فراوانی در باب اقتصاد محیط زیست دارم که مجالش در این گفتار نیست!

منبع: روزنامه اطلاعات

آخرین اخبار

از تبدیل وضعیت ایثارگران تا رشد 300 درصدی پروژه‌های زیرساختی «اروند»
راه‌اندازی اینترنت رایگان نسل 6 در کیش
وزیر اقتصاد: نهایی شدن كریدر شمال جنوب مورد تاكید ایران است
گردهمایی بهترین های فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور در نمایشگاه کیتکس 2024
ندای تفرقه، صدای دشمن است

یادداشت

اهمیت راهبردی بندر چابهار در توسعه‌ منطقه‌ای
مناطق آزاد و ویژه اقتصادی؛ هویت بخش شعار «جهش تولید با مشارکت مردم»
«جهش تولید» نیاز به «مشارکت مردمی» دارد
اهداف اقتصادی در حکومت مردم‌سالار باید توسط توده مردم تعیین شود
ماکو، سرزمین چهارسو