لینک کوتاه: freena.ir/detail/34122
ساعت 15:18
چهارشنبه 25 شهريور 1394
با برداشته شدن تحريم ها عليه اقتصاد ايران و ورود سرمايهگذاران خارجي، بخش مياني و صنايع تکميلي و پاييندستي پتروشيمي نيازمند توجه ويژه هستند.
به گزارش فرينا، در سه دهه اخير به دليل گسترش نوع و تقاضاي محصولات پتروشيمي، کشورهاي آمريکاي شمالي، اتحاديه اروپا و جنوب شرقي آسيا در صدد انتقال واحدهاي بالادست پتروشيمي به کشورهاي در حال توسعه؛ بهويژه خاورميانه برآمدند؛ زيرا اين واحدها با وجود آلودگي و سرمايهبري بالا عموما ارزشافزوده کمتري داشتند و ارزشافزوده بيشتر در واحدهايي نهفته بود که به مصرف کننده نهايي نزديکتر است؛ از سوي ديگر سخت شدن شرايط رقابت در بازارهاي جهاني اين محصولات، نزديکي به منابع خوراک را ضروري ساخته است.
با انتقال واحدهاي ياد شده به کشورهاي در حال توسعه به دليل چالشهاي پيش روي اين کشورها انتظارهاي جديدي از صنعت پتروشيمي مطرح شد. ايجاد اشتغال و پس از آن توسعه صنعتي از جمله انتظارات کشورهاي در حال توسعه از پتروشيمي بود.
در کشور ما نيز در سياستهاي کلان يا تصميمگيريهاي سياسي، مهمترين ارزش صنعت پتروشيمي در ايجاد اشتغال و توسعه صنعتي محيط پيرامون خلاصه ميشود و از ديگر مزيتهاي رقابتي و نسبي اين صنعت که از آن به عنوان زنجيره ارزش افزوده صنعت پتروشيمي نام برده ميشود، تا حدود بسياري غفلت شده است.
در خرداد سال گذشته و در يازدهمين همايش بينالمللي صنعت پتروشيمي، وزير نفت ايران گفت: ايران حمايت همهجانبه از توسعه صنايع پتروشيمي را جزو اولويتهاي سياستهاي اقتصادي خود قرار داده است. دولت به بخش توسعه زنجيرههاي بالادستي و پاييندستي صنايع پتروشيمي آگاه بوده و آن را از عوامل محرک اقتصاد ملي ميداند.
بيژن زنگنه با بيان آن که صنعت پتروشيمي نقش مهمي در توسعه فناوريهاي پيشرفته و سرمايهگذاريهاي بخش خصوصي داخلي و خارجي دارد، خاطرنشان کرد: مهمترين وضع رقابتي ما براي سرمايهگذاري در صنايع پتروشيمي دسترسي به خوراک مناسب يعني گاز طبيعي اتان، نفتا و ميعانات گازي است.
زنگنه ادامه داد: با کامل شدن فازهاي پارس جنوبي، ۶۵۰ هزار بشکه در روز ميعانات گازي، ۶, ۷ ميليون تن آل.پي.جي و ۴ ميليون تن اتان قابلدستيابي خواهد بود.
وي افزود: وضع رقابتي ديگر ما دسترسي به نيروي کار ماهر، زيربناهاي گسترده ارتباطي، موقعيت جغرافياي کشور و هم مرز بودن با ۱۵ کشور ديگر، ايجاد مناطق ويژه اقتصادي پتروشيمي، ارائه تسهيلات ويژه به سرمايهگذاران و برخورداري از وجود زنجيرهاي از واحدهاي فعال صنايع پتروشيمي است.
وزير نفت گفت: صنايع پتروشيمي ايران نياز به دسترسي به فناوريهاي نوين و منابع مالي با هدف افزايش حضور در بازارهاي جهاني دارد.
وي افزود: ارزيابيها نشان ميدهد نياز به ۷۰ ميليارد دلار سرمايهگذاري در صنايع بالادستي و پاييندستي وجود دارد که ۳۰ درصد از اين مبلغ مربوط به صنايع پاييندستي؛ بهويژه در انواع پليمرها و صنايع تکميلي زنجيره پروپيلن است.
معاون مدير عامل شرکت ملي صنايع پتروشيمي، ميگويد: زنگنه تأکيد زيادي روي توسعه بخشهاي پاييندستي پتروشيمي دارد البته صنايع ميان دستي حلقه مفقوده اين دو بخش است.
محمدحسن پيوندي گفته بود: صنايع ميان دستي شيميايي هستند يعني در آنها فراوري صورت ميگيرد. به همين دليل اصرار من از زمان بازگشت به شرکت ملي پتروشيمي بر اين است که بايد در کشور توليد پروپيلن افزايش يابد، استراتژي توسعهاي در سالهاي آينده اين است که متانول به سمت توليد پروپيلن هدايت شود. نبايد نگران بازار جهاني پروپيلن بود زيرا ديگر کسي به اين راحتي سراغ استفاده از نفتا براي توليد الفين نخواهد رفت.
پيوندي ميافزايد: ما پيشنهاد داديم که پروژههايي براي توليد فنول، استون، پروپيلن اکسايد و غيره احداث شود. خود اين مجتمعها حجم زيادي از صنايع ترکيبي را در بر خواهد گرفت.
صنعت پتروشيمي در ايران از سال ۱۳۴۳ هجري شمسي کار خود را با واحد کوچک توليدي کود شيميايي شيراز آغاز کرد و پس از گذشت ۵ دهه شاهديم که ايران در حال حاضر دومين توليدکننده و صادرکننده فرآوردههاي پتروشيمي در خاورميانه است.
سهم توليد محصولات پتروشيمي ايران از کل محصولات پتروشيمي توليد شده در جهان که در سال ۲۰۱۲ حدود يک ميليارد و ۵۰۶ ميليون و ۱۱۸ هزار تن گزارش شده، به بيش از ۲.۳۱ درصد رسيده است.
مقايسه شاخصهاي مهم بخش پتروشيمي از سال ۱۳۵۷ تا پايان ۱۳۹۳ تأييدي است بر دستاوردهاي صنعت نفت و گاز ايران در طي سالهاي پس از انقلاب.
در اين مدت، توليد سالانه محصولات پتروشيمي از يک ميليون و ۶۰۴ هزار تن به ۴۱ ميليون تن افزايش پيدا کرده است. ظرفيت کنوني توليد محصولات پتروشيمي ايران ۶۰ ميليون تن است که با احتساب ۶۰ ميليون تن ظرفيت در حال ساخت و نيز ۶۰ ميليون تن ظرفيت طراحي شده، تا پايان سال ۲۰۲۲ توليد محصولات پتروشيمي ايران به ۱۸۰ ميليون تن در سال خواهد رسيد.
تا پايان سال ۱۳۹۴ همزمان با افزايش توليد اتان در فازهاي در حال ساخت ميدان گازي پارس جنوبي و افزايش توليد گازهاي همراه نفت در ايران، پيشبيني ميشود که ظرفيت توليد عملياتي محصولات پتروشيمي کشور به ۵۰.۱ ميليون تن برسد.
اما؛ نکته حائز اهميت در توليد محصولات پتروشيمي در مناطق مختلف جهان ترکيب و سهم هر يک از محصولات در فرايند توليد است که ميتواند در فرايند تکميل زنجيره ارزش مفيد واقع شود.
در اين خصوص، نگاهي به مجموع توليدات محصولات پتروشيمي در جهان نشان ميدهد که توليد محصولات شيميايي با سهم ۵۲, ۱ درصدي در مقايسه با توليد بخشهاي پليمري با سهم 22.5 درصد و کودهاي شيميايي با سهم 25.4 درصد، بيشترين مقدار را به خود اختصاص داده است.
اين در حالي است که ترکيب توليد محصولات پتروشيميايي ايران در بخش محصولات شيميايي ۵۸ درصد، در بخش محصولات پليمري ۱۸.۴ درصد و در بخش کودهاي شيميايي 23.6 درصد گزارش شده است.
متأسفانه بيشتر اين محصولات توليدي هم بهجاي اين که در فرايند چرخه توليد داخلي قرار گيرد و با ايجاد ارزشافزوده بيشتر به محصول نهايي بدل شده و سپس صادر شود، يکجا و بدون هيچگونه ارزش افزوده آفريني جديد صادر ميشود.
براي اثبات اين مدعا کافي است که به آخرين آمارهاي رسمي صنعت نفت که به تفکيک گزارش شده نگاهي بيندازيم؛ از مجموع توليدات محصولات پتروشيمي ايران در سال ۱۳۹۱ حدود ۲۹.۰۳ ميليون تن به فروش رفته که 13.27 ميليون تن آن به فروش داخلي و 15.76 ميليون تن به صادرات اختصاص يافته است.
برابر آخرين گزارش منتشر شده به نظر ميرسد از ۵۰.۱ ميليون تن محصول توليد شده امسال، بيش از ۳۶ ميليون تن آن قابل فروش بوده و از اين ميزان 17.7 ميليون تن آن در داخل و 17.5 ميليون تن آن در خارج به فروش برسد.
هم اکنون، صادرات بخش عمده محصولات خام پتروشيمي ايران در حالي صورت ميگيرد که از مشخصههاي اصلي صنايع پتروشيمي وابستگي به منابع هيدروکربوري به عنوان خوراک، سرمايهبري بالا، سود بيشتر در قياس با ديگر صنايع بالادست، ايجاد ارزشافزوده بالا در پاييندست، اشتغالزايي مستقيم و محدود نسبت به ديگر سرمايهگذاريها در بالادست و ايجاد اشتغال بالا نسبت به سرمايهگذاري صورت گرفته در پاييندست، فناوري و دانشمحور بودن و نياز مبرم اين صنايع به مقوله پژوهش و فناوري است.
در واحدهاي بالادستي پتروشيمي، تناژ توليد بالا بوده و تنها در مقياس بسيار بالاست که توجيه اقتصادي براي سرمايهگذاري و توليد وجود دارد. توليدکنندگان اين نوع محصولات زيادند که خود سبب ميشود رقبا براي ماندگاري و حفظ بازار درصدد توليد محصول با قيمت ارزانتر باشند.
در واحدهاي پاييندستي، نقش فناوري، دستگاهها و ماشينآلات و نيروي متخصص در قيمت نهايي محصولات تخصصي بيشتر از محصولات پايه نمايان ميشود. در اين بخش گرچه تناژ توليد پايين است، اما؛ به دليل برخورداري از دانش فني و تکنولوژي پيچيدهتر، ارزشافزوده بالاتري نسبت به محصولات پايه و اوليه دارند.
به گفته ولفگانگ فالتر مدير شرکت مشاوره استراتژي رولندبرگر، مجتمعهاي پتروشيمي ايران به نيازهاي صنايع پاييندستي خود توجهي ندارند؛ در بسياري از موارد صنايعي مانند صنايع لوازمخانگي که در انتهاي زنجيره ارزش قرار دارند، قطعاتي را که از مواد پليمر خارجي ساخته شدهاند ترجيح ميدهند؛ با وجود آن که برخي از اين پليمرها در کشور توليد ميشوند.
در اينجا، از يکسو با صدور محصول خام مجتمعهاي پتروشيمي، فرصت تبديل اين محصولات از سوي شرکتها و نيروي کار داخلي به محصولات نهايي با ارزشافزوده بالاتر از دست ميرود و از سوي ديگر علاوه بر محروم شدن کشور از بازارهاي مطمئن صادراتي مجبور به واردات کالاهاي مصرفي مانند دمپايي لاانگشتي هستيم که خود بايد صادرکننده آن باشيم.
خسارت ديگر وقتي آشکار ميشود که بدانيم، به ازاي هر شغل در صنايع بالادست بايد بيش از ۹۴۰ هزار دلار سرمايهگذاري شود و اين در حالي است که در صنايع تکميلي نياز به ۲۱ هزار دلار به ازاي هر شغل وجود دارد.
همچنين از نظر ارزشافزوده، در بخش بالادستي صنعت پتروشيمي به ازاي فروش هر يک ميليون تن مواد اوليه ۳۰۰ ميليون دلار به دست ميآيد در حالي که در صنايع تکميلي به ازاي هر يک ميليون تن محصول نهايي ۶۷۰ ميليون دلار کسب ميشود. به تعبير ديگر نرخ بازگشت سرمايه در بالادست ۱۲ تا ۱۵ درصد و در صنايع تکميلي ۳۰ تا ۳۵ درصد است.
علاوه بر اين، به باور کارشناسان به طور متوسط به ازاي هر ۵ تن محصول در سال، قابليت ايجاد يک شغل در حوزه صنايع پاييندستي پتروشيمي وجود دارد.
به هر حال، تحقق ارزشهاي مورد نظر در صنعت پتروشيمي (کسب ارزشافزوده، ايجاد اشتغال و توسعه صنعتي) در کنار نياز به توسعه متوازن اين صنعت، ارتباط مستقيم با توسعه مطلوب صنايع ميان دستي و پاييندستي پتروشيمي و درنهايت، تکميل زنجيره ارزش اين صنعت دارد، اما؛ نسبت رشد اين دسته از صنايع به صنايع بالادستي پتروشيمي بسيار کم و غيرقابل مقايسه است، زيرا توسعه صنايع پاييندستي کشور دچار مشکلات و موانع متعدد است.
متأسفانه هم اکنون شاهديم که توليد صنايع پاييندستي پتروشيمي نه تنها به بازارهاي جهاني راه نيافته، بلکه؛ هنوز قابليت رقابت را در بازار داخلي با محصولات مشابه پيدا نکرده و عموما براساس حمايتهاي غير پايدار دولتي به حيات خود ادامه ميدهد.
شايد مهمترين ضعف اين صنايع غير رقابتي بودن محصولات توليدي است، آن هم در حوزهاي که به عنوان مزيت نسبي کشور خوانده ميشود.
اميد آن است که با توافقهاي انجام شده و برداشته شدن تحريمهاي بينالمللي و ورود سرمايهگذاران خارجي، بخشهاي پاييندستي صنايع پتروشيمي ايران به سرعت فعال شده و آن بخش از صنايع ايران که در حال حاضر تعطيل است و يا با حداقل ظرفيت کار ميکند دوباره به چرخه توليد بازگردد.