امروز همگان نیک میدانیم که روابط عمومیها از جایگاه والایی در سازمانها برخوردارند و دیگر مانند گذشته از ردهای نازل در ارگانها برخوردار نیستند و جایگاهی استراتژیک در تبیین اهداف و سیاستهای سازمانی دارند.
در این میان اگر در سازمانی مشغول به فعالیت باشیم که فعالیت خود را به تازگی در اکوسیستم پیرامونی خود شروع کرده و یا مردم از نحوه فعالیت آن کمتر شناخت داشته باشند، سختی کار دوچندان میشود و باید وقت و انرژی بیشتری را صرف تبلیغ و ارتباطگیری با مردم یا نهادهای واسط اطلاعرسانی (رسانهها) کرد.
ازجمله نهادهایی که عمر زیادی از تاسیس و آغاز فعالیت آنها نمیگذرد و عمده مردم ارتباط مستقیمی با آن ندارند، مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی هستند.
اگر امروز حتی در میان طبقه متوسط علمی کشور که تحصیلکردگان مقاطع تحصیلات تکمیلی و فرهیختگان کشور را شامل میشود، بپرسید که آیا با مناطق آزاد در ایران آشنا هستند، به جرأت میتوان گفت عمده آنها صرفا کیش؛ حتی نه به عنوان منطقه آزاد بلکه به عنوان «جزیره کیش»، را به عنوان منطقه آزاد معرفی خواهند کرد و بعضا هم ممکن است نامی از برخی مناطق آزاد دیگر ببرند.
حال اگر به این دشواریها، تلاش مخالفان مناطق آزاد که سخت در تلاش برای جا انداختن این مباحث هستند که مناطق آزاد درگاه اصلی ورود کالاهای قاچاق به کشور هستند که عمدتا با انگیزههای سیاسی هم مطرح میشود، اضافه کنیم؛ کار بسیار سخت خواهد شد تا بتوان افکار عمومی را به اقناع رساند.
امروز همه افرادی که خواه ناخواه درگیر مناطق آزاد هستند، به این نکته اذعان میکنند که اتفاقات خوبی در سطح مناطق افتاده است، اما کمتر کسی از آن اطلاع دارد و شاید نیمه خالی لیوان بیشتر از نیمه پر آن دیده میشود. اینجاست که نقش روابط عمومی مناطق آزاد پررنگ جلوه میکند و باید نیمه پر لیوان را به اطلاع عموم برساند و حربههای مخالفان را خنثی کند.
اما راهکار چیست و چگونه میتوان در این مسیر سخت که با اضافه شدن هشت منطقه آزاد دیگر به جمع مناطق آزاد، سختتر هم خواهد شد، قدم نهاد؟
در این مطلب نگارنده سعی دارد به چند مورد اشاره کند که بلکه راهگشا باشد.
امروز روابط عمومیها علاوه بر ارتباطگیری با رسانهها میبایست ضمن تولید محتوا برای توزیع مناسب آن نیز اهمیت قائل شوند. اگر تولید داده در روابط عمومی را به مثابه تولید یک کالا بدانیم، پس حتما باید برای توزیع آن نیز فکری کرد تا همگان در جریان تلاشها و فعالیتهای پیرامونی قرار گیرند. این کار پیشتر به صورت سنتی از طریق پیامک و ارسال خبرنامه ایمیلی و امروز به روش جدیدتری در قالب راهاندازی شبکههای اجتماعی صورت میگیرد. اما بخش مهمی که روابط عمومیهای مناطق آزاد از آن غفلت کردهاند بحث توجه به مباحث مرتبط به Search Engine Optimization) SEO) بهینهسازی مطالب و محتوا برای موتورهای جستجو وSocial Media Optimization) SMO) بهینهسازی مطالب برای شبکههای اجتماعی است.
برابر آمارهای اعلام شده، در حدود 70درصد بازدیدکنندگان فضای مجازی از طریق موتورهای جستجو به ویژه «گوگل» به جستجوی مطالب موردنظر خود در فضای وب میپردازند. ضمن اینکه طبق آمارها از هر پنج فرد بزرگسال، چهار نفر عضو حداقل یک شبکه اجتماعی هستند که نشان دهنده عضویت 80درصدی مردم در این شبکهها است. این آمار، اهمیت توزیع مطالب و محتواهای تولید شده را به ما یادآوری میکند.
باید به این مسئله توجه داشت که امروز این کلیدواژهها، ترندها و هشتگها هستند که جریانسازند و باید سوار بر این موج، به تبیین هر آنچه که قصد اطلاعرسانی آن را داریم، بپردازیم.
لذا استفاده از نفر یا تیمی مجرب در راستای ارتقای SEO و SMO و نیز Index شدن سریع مطالب در گوگل در روابط عمومیهای مناطق آزاد از جمله ضروریاتی است که باید به آن توجه ویژهای داشت.
اهمیت بحث سئو در توزیع دادهها، آنجا اهمیت مییابد که کاربر با جستجوی کلیدواژه خود به مطالبی دست یابد که دوست داریم مخاطب را به فعالیتهای سازمانی ما ارجاع دهد، نه آن مطلبی که علیه سازمان ما تولید و تضعیف کننده دستاوردهایمان باشد.
از دیگر نقاط ضعفی که در برخی مناطق آزاد وجود دارد، عدم ارتباط یا ارتباط ضعیف آنها با رسانههای مرکزی و مرجع در کشور است. مناطق آزاد چون از جایگاه و کارکردی ملی و فرامنطقهای در کشور برخوردارند، لذا اخبار و تحولات مرتبط با آن نیز باید از کانال رسانههای ملی و فرامنطقهای نیز دنبال شود، در حالی که این اطلاعرسانی در برخی مناطق آزاد صرفا محدود به رسانههای منطقهای شده است و قطعا این مسئله تاثیر فراوانی در عدم بازخورد فعالیتهای سازمانی مناطق خواهد داشت.
پیشنهاد نگارنده به مناطق آزادی که درگیر این مسئله هستند، تشکیل شورای اطلاعرسانی با عضویت نمایندگان رسانههای مرجع در کشور و ترجیحا سردبیران این رسانههاست. این کار خواه ناخواه باعث میشود سردبیران این رسانهها درگیر کار شوند و روابط عمومی مناطق نیز در جریان چرایی مخالفتها، ناکامیها و... از نگاه برون سازمانی قرار میگیرند.
فلسفه تشکیل شورای اطلاعرسانی این است که بتوان با وفاق بین اعضا، علاوه بر کاهش اثرگذاری هجمهها علیه مناطق آزاد، مخالفان سرسخت رسانهای را به مخالفان خنثی، مخالفان خنثی را به موافقان رسانهای و موافقان را به مروجان مطبوعاتی تبدیل کرد تا خود آن رسانهها به عنوان بازوی روابط عمومی در نشر و انعکاس فعالیتها و تلاشهای مناطق آزاد کمکرسان شوند.
** منبع: هفته نامه اخبار آزاد مناطق / علیرضا حسینی، سردبیر پایگاه خبری اقتصاد۲۴