امروز 27 فروردين 1396 را ميتوان بهعنوان يكي از مهمترين روزهاي تاريخ صنعت نفت و گاز كشور به خاطر سپرد.
رييس و وزير نفت كابينه دولت يازدهم در آخرين روزهاي فعاليت عمر خود امروز به عسلويه رفتهاند تا طرحهايي را در منطقه پارسجنوبي بهطور رسمي افتتاح كنند كه سالها آرزوي كشور به حساب ميآمد و امروز رنگ واقعيت به خود ميگيرد. در واقع مصادف شدن افتتاح اين طرحها با نزديك شدن به روزهاي آغاز تبليغات انتخاباتي ميتواند امتياز قابلتوجهي را به عملكرد دولت در بخش نفتوگاز واريز ميكند.
بخشي كه پيش از اين نيز با افزايش تحسينبرانگيز توليد نفت پس از تحريم، افزايش سهميه ايران در توافق كاهش توليد نفت اوپك و امضاي تفاهمنامههاي متعدد با شركتهاي بينالمللي و افزايش توليد فرآوردههاي نفتي و محصولات پتروشيمي، نمره قبولي خود را از نگاه اكثر كارشناسان و فعالان دريافت كرده است.
سفر حسن روحاني و بيژن زنگنه شامل افتتاح طرحهايي است كه هر سه بخش نفت، گاز و پترويشمي را دربر ميگيرد. بهرهبرداري از طرح توسعه فازهاي 18-17، فاز 19، فازهاي 21-20 ميدان گازي پارسجنوبي، بهرهبرداري از طرح برداشت نفتخام از لايه نفتي پارسجنوبي و افتتاح 4واحد صنعتي پتروشيمي، كنداكتور فشرده اين سفر پربار است.
تفاضل گل مثبت ايران در پارسجنوبي
سرانجام توليد گاز ايران از ميدان مشترك پارسجنوبي با افتتاح رسمي 5 فاز از قطر پيشي گرفت. فاز 20 و 21 ميدان گازي پارسجنوبي پروژه عظيمي بود كه در دولت محمود احمدينژاد تلاش شد تا در 35ماه به بهرهبرداري برسد تا زمينه براي مانور تبليغاتي قابلتوجهي براي دولت قبل را فراهم كند. اين در حالي بود كه پروژه فازهاي 21-20 از ابتدا به صورت 60ماهه تعريف شده بود و درنهايت با بازبينيهاي صورت گرفته از اين پروژه، مدت بهرهبرداري از اين طرح به 77 ماه افزايش پيدا كرد.
در بازديدي كه خبرنگاران «تعادل» در بهمن سال 94 از اين فازها داشتند، اعلام شد كه از خرداد سال 89 تا آن تاريخ بيش از 78ميليون نفر ساعت كار در اين ابرطرح انجام شده بود و پروژه به پيشرفت 84درصدي رسيده بود و امروز موسم افتتاح رسمي آن است.
پالايشگاه واقع در خشكي فاز 20 و 21 پارسجنوبي نيز محصولاتي مانند ميعانات گازي، گاز شهري، بوتان، پروپان و همچنين گوگرد جدا شده از گاز را به صورت جداگانه توليد ميكند.
فاز 20 و 21 در مجاورت فازهاي 10-9 قرار دارد و پيشتر رياحي مدير بخش خشكي پالايشگاه فاز 21-20 به «تعادل» گفته بود كه MDP يا مستر پلن اين طرح همان مستر پلن فازهاي 10-9 است كه در سالهاي قبل توسط كنسرسيوم مشترك OIEC و GS كرهجنوبي طراحي شده بود و براساس نيازهاي جغرافيايي و شرايط فيزيكي تغييراتي در آن ايجاد و پياده شده است. همچنين بعضي طرحهاي پالايشگاهي نسبت به طرح اصلي فازهاي 10-9 تغيير داشته است. مثلا بخش گوگردزدايي بهدليل اعمال مسائل زيستمحيطي دچار تغييرات بيشتري شده و گوگردزدايي در واحد گوگردزدايي SRU از 99درصد به 99.7درصد رسيده است.
اما يكي از تفاوتهاي فاز 20 و 21 پارسجنوبي استفاده از سيستم كاملا ايراني براي اتاق كنترل مركزي يا CCR است. به گفته صمدي مدير سايت OIEC، اين تكنولوژي پيش از اين براي استفاده دراختيار شركت ژاپني يوكوگاوا بود كه اجازه هيچگونه دسترسي به اين تكنولوژي را به مهندسان ايراني نميداد و همانند يك جعبه سياه در فازهاي قبلي استفاده ميشد، بنابراين در اين طرح يك شركت ايراني اين سيستم را به صورت كامل بومي كرد و با نام PERSIA-A در اين فاز از آن استفاده ميشود. درواقع در اين فاز علاوه بر ايراني بودن كامل مهندسي طرح، بخش كنترل طرح نيز ايراني شده است. البته اجراي اين طرح با محدوديتهايي نيز همراه بود از جمله اينكه به دليل مشكلات ايجاد شده ناشي از تحريمهاي ايران در سالهاي گذشته امكان استفاده از كمپرسورهاي بزرگ در اين طرح بهدليل استفاده دوگانه در صنعت هستهيي وجود نداشت.
از اينرو براساس گفته مسوولان پروژه به جاي استفاده از 5كمپرسور بزرگ زيمنس، ايران مجبور به استفاده از 7كمپرسور با ظرفيت كمتر شد.
با بهرهبرداري از دو فاز 20 و 21 روزانه 56ميليون و 300هزار مترمكعب گاز ترش از ميدان مشترك پارسجنوبي استخراج خواهد شد و 50ميليون مترمكعب گاز جهت تزريق به شبكه سراسري شيرين خواهد شد. همچنين روزانه 77هزار بشكه ميعانات گازي و يكميليون تن گاز مايع براي صادرات، يكميليون تن اتان براي تامين خوراك واحدهاي پتروشيمي و 400تن گوگرد جهت صادرات از اين طرحها به دست خواهد آمد.
همچنين عرضه 2700تني سكوي شماره 21 نيز در مرداد سال گذشته و پس از چند روز تاخير به علت شرايط نامساعد جوي در آبهاي خليجفارس نصب شد كه «تعادل» در گزارشي با عنوان «ساعتهاي معلق روي آبهاي خليجفارس» زواياي مختلف اين عمليات را پوشش داده بود.
طرح توسعه فاز 19 پارسجنوبي با هدف استخراج 56ميليون تن گاز غني ترش از محل ميدان و ارسال آن به پالايشگاه براي توليد 50ميليونتن گاز شيرين، 75هزار بشكه ميعانات گازي، 2800تن گاز مايع شامل LPG، بوتان و پروپان، 2700تن گاز اتان و 400تن گوگرد اجرا ميشود.
در اين ميان 21 حلقه چاه توصيفي و توسعهيي كار استخراج 56ميليون مترمكعب گاز ترش را انجام ميدهند. تا پايان سال 94 حدود 58كيلومتر عمليات حفاري در 15حلقه چاه به اتمام رسيده بود. عمليات حفاري كه در عمق 3هزار و 500كيلومتري هر چاه صورت پذيرفته است. فاز 19 نيز جزو پروژههاي موسوم به «35ماهه» در دولت محمود احمدينژاد به حساب ميآيد. رييسجمهور سابق ايران در خردادماه 89 و در مراسم امضاي قرارداد 6 فاز پارسجنوبي حاضر شده و اعلام كرد كه اين طرحها طي مدت 35 ماه به پايان خواهند رسيد.
فاز 19 پارسجنوبي نيز در زمره يكي از اين طرحها قرار داشت. قرار بر اين گذاشته شده بود تا ظرف 2 سال و 9 ماه 2 ميليارد استاندارد فوت مكعب در روز كه معادل 2 فاز استاندارد پارسجنوبي است، از اين ميدان استخراج شود. روزها، ماهها و سالها اما يكي پس از ديگري گذشتند و اين فاز نيز سرنوشتي بهتر از 5 پروژه ديگر 35 ماهه پيدا نكرد و از مسوولان وقت در سال 89، هيچ كس حاضر به اظهارنظر درباره وعده غيرعملي و پوپوليستي طرح شده تحت عنوان پروژههاي 35 ماهه نيست.
اين درحالي است كه همين مسوولان نفتي دولت سابق كه اكنون نقش تلخكنندگان كام مردم را به عهده گرفتهاند در روزهاي گذشته ضمن زير سوال بردن و كمرنگ كردن تلاشهاي دولت يازدهم، سعي دارند افتتاح امروز فازهاي پارسجنوبي توسط حسن روحاني را به نفع خود مصادره كنند.
البته در بازديدي كه خبرنگار تعادل در شهريور سال گذشته از بخش خشكي فاز 19 پارسجنوبي داشت،
علياكبر شعبانپور مديرعامل سابق شركت نفتوگاز پارس اعلام كرد اين پروژه با پيشرفت 90درصدي همراه بوده و بهرهبرداري كامل از اين فاز با نصب سكوي 19B و تكميل پالايشگاه تا پايان سال 95 تمام خواهد شد. اما امروز افتتاح اين فاز به نخستين ماه سال جديد موكول شده و اگر كسي ادعا كند كه اين تاخير تلاش دولت براي بهرهبرداري انتخاباتي از اين فازها بوده پر بيراه نيست. اما چه كسي ميتواند بگويد كه اين دولت اجازه ندارد از تلاشهاي منحصر به فرد خود در توسعه فازهاي متعدد پارسجنوبي بهرهبرداري انتخاباتي به نفع خود نكند؟
سرانجام، لايه نفتي پارسجنوبي
اگر تاكنون نام پارسجنوبي تنها با گاز طبيعي و ميعانات گازي گره خورده بود با اقدامات انجام شده در دولت يازدهم، از اين به بعد واژه نفت نيز به دايرهالمعارف پارسجنوبي اضافه ميشود. در سفر امروز حسن روحاني به استان بوشهر، طرح برداشت نفت از لايه نفتي پارسجنوبي نيز بهطور رسمي افتتاح ميشود. نخستين توليد آزمايشي از لايه نفتي اين ميدان، در 29اسفند سال گذشته و همزمان با سالروز مليشدن صنعت نفت و بهطور موفقيتآميزي انجام شد و امروز با گذشت تقريبا يكماه از آن توليد آزمايشي، توليد رسمي نفت ايران از اعماق خليجفارس آغاز ميشود.
طرح توسعه لايه نفتي پارسجنوبي در فاز نخست با هدف توليد 35هزار بشكه در روز مدنظر قرار گرفته است. اما اين طرح يك ويژگي جذاب تكنولوژيكي با خود به همراه دارد و آن استفاده از شناور پالايشي براي استخراج نفت به جاي احداث سكو و خط لوله است. به گزارش «تعادل» و به نقل از شانا براي ساخت اين شناور پالايشي يك نفتكش حمل نفتخام خريداري ميشود و با انجام تغييراتي به شناور پالايشي تبديل ميشود.
براساس اظهار شانا كه منعكسكننده مواضع وزارت نفت است، علت انتخاب اين روش توليد، سنگيني قابل توجه نفت استحصالي از اين لايه نفتي است كه داراي API تقريبا 21 است. از اينرو احتمال تشكيل مواد رسوبي و آسفالتين و واكس در طول 100كيلومتر خط لوله همراه با رزين وجود دارد. علاوه بر اين، وضعيت مخزن پارس جنوبي كه بر اساس اطلاعات اوليه موجود، ضريب توليد آن كمتر از ميزان متعارف و داراي افت فشار نسبتا بالايي است، موجب افت قابل توجه توليد در مدت كوتاهي پس از برداشت از مخزن ميشود و از اين رو گزينه فوق از توجيه اقتصادي برخوردار نبود چرا كه با افت فشار، بخشي از مجتمع به حالت بلااستفاده در ميآمد.
سرانجام با توجه به شرايط پروژه در فاز نخست و همچنين برنامهريزي براي تداوم روند توسعه اين ميدان، ساخت FPSO همراه با WHP (تاسيسات سرچاهي) منطقي برآورد شد؛ چراكه FPSO شناور بوده، قابليت انعطافپذيري داشته و ميتوان پس از پايان برداشت از فاز نخست، آن را به فازهاي بعدي انتقال داد و در كوتاهترين زمان ممكن، بيشترين برداشت را محقق كرد.
موضوع بعدي، انتخاب روش تامين FPSO بود كه به اين منظور سه روش مشتمل بر ساخت نفتكش و روسازه از ابتدا (New Built)، خريد نفتكش و تبديل آن به (FPSO conversion) و خريد FPSO كاركرده و ارتقا و نوسازي آن (Upgrading) در جهان مورد استفاده قرار ميگيرد. هر سه روش برآورد اقتصادي شد كه بر اساس اين برآورد، گزينه ساخت كامل اگرچه روشي ايدهآل و منجر به استفاده از تجهيزات نو و دست نخورده بود، اما روشي بسيار هزينهبر و زمانبر برآورد شد. گزينه ارتقا FPSO نيز به دليل عدم تطابق مشخصات فني شناور با مشخصات نفت خام، مناسب تشخيص داده نشد و در نهايت گزينه تبديل نفتكش كه هم به نسبت از زمان و هزينه قابل قبولي برخوردار بود و هم روشي معمول به شمار ميرفت، انتخاب شد.
منبع: رونامه تعادل