عملكرد سردار سازندگی را در اقتصاد بینظیر و فوقالعاده میداند. اكبر تركان كه در دولت اول آیتالله هاشمیرفسنجانی، وزیر دفاع و در دولت دوم، بر كرسی وزارت راهوترابری نشسته بود، میگوید سردار سازندگی پس از جنگ تحمیلی، لباس رزم را درآورد و لباس كار به تن كرد.
آیتالله بهخوبی توانست اقتصاد دولتی را به اقتصاد آزاد تبدیل كند. راهی كه بهشدت پیچیده و دشوار بود. او در پاسخ به انتقاداتی كه نسبت به عملكرد دولت هاشمیرفسنجانی وارد میشد، نیز میگوید انتقاداتی كه مطرح میشود، در سطح بسیار نازلی است: «در دولت دوم هاشمیرفسنجانی بهعلت كمبود منابع، تعدادی از دستگاهها به سرمایهگذاری خارجی رجوع كردند.
این دستگاهها در بهرهگیری از فاینانسهای خارجی، از فاینانس كوتاهمدت استفاده كردند، اما در سرمایهگذاریهای بلندمدت از آن بهره بردند و قبل از اینكه این سرمایهگذاریها به بازدهی برسد، موعد بازپرداخت فاینانس فرارسید و آنها نتوانستند آن را بازپرداخت كنند. این اشتباه اساسی بود كه در دوران دوم دولت ایشان، اتفاق افتاد. این كار موجب سكتهای در حوزه سرمایهگذاری خارجی شد كه البته سالهای آخر دولت هاشمیرفسنجانی، پشت سر گذاشته شد».
او البته به انتقاد دیگری درباره شكاف بین فقیر و غنی هم اینگونه پاسخ میدهد: «حقیقتا آقای هاشمیرفسنجانی مدافع بخش خصوصی بود. وقتی سیاستهای كلی اصل 44 قانون اساسی از سوی رهبری ابلاغ شد، برخی نزد رهبر رفته بودند و انتقاد كرده بودند كه این كار موجب میشود عدهای پولدارتر شوند. آقا گفته بودند چنین كردیم كه این اتفاق بیفتد. قرار است مبنا بر رقابت باشد. در رقابت عدهای جلوتر میافتند و این طبیعی است».
او كه اكنون دبیر شورایعالی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی است، از آیتالله هاشمیرفسنجانی بهعنوان بنیانگذار مناطق آزاد ایران یاد میكند. به گفته او: «ایده و قانون مناطق آزاد در زمان آقای هاشمیرفسنجانی به تصویب رسید و فعالیت مناطق آزاد در سه منطقه قشم، كیش و چابهار آغاز شد». اکبر تركان نواندیشی این سیاستمدار را در تمامی بخشهای فعالیتش، امری میداند كه در راه توسعه اقتصادی ایران نیازمند آن است. به گفته او: «اثر هاشمیرفسنجانی بر ایران، فراتر از اقتصاد است. تفكر آقای هاشمیرفسنجانی در نواندیشی، آن چیزی بود كه برای بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی به آن نیاز داشتیم و هنوز هم به آن نیاز داریم».
اندیشههای آیتالله هاشمیرفسنجانی در حوزه اقتصاد را چگونه تحلیل میكنید؟
آقای هاشمی در هر مقطعی از دوران زندگیاش، بخشی از ظرفیتهایش برای مردم شناخته شد؛ در دوران مبارزه و قبل از انقلاب بخشی از وجود ایشان به عرصه آمد، در دوران استقرار حكومت نظام جمهوری اسلامی بخشی دیگر از قابلیتهای ایشان عرضه شد. در دوران دفاع مقدس، فرماندهی بینظیر او بر جنگ به نمایش گذاشته شد و در بخش مهم دیگری كه كمتر از همه در آن زمینه سخن گفته شده، مدیریت پایانی دوران دفاع مقدس و خاتمهدادن به جنگ بود. آیتالله هاشمیرفسنجانی پس از جنگ لباس رزم را كنار گذاشت و در دوران هشتساله ریاستجمهوریاش، لباس كار به تن كرد. ایشان با لباس كار به بازسازی ویرانههای جنگ تحمیلی پرداخت تا جایی كه به سردار سازندگی شهره شد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی چگونه اقتصاد دولتی را تبدیل به اقتصاد بازار كرد؟
برای تحلیل این بخش از عملكرد او، باید تصویری از دوران اقتصادی پیش از سازندگی ارائه داد؛ در زمان جنگ، برای اداره كشور و جلوگیری از در مضیقه قرارگرفتن مردم، در دوران شهید رجایی، دستگاهی به نام ستاد بسیج اقتصادی به راه افتاد كه آقای بهزاد نبوی، مدیریت آن را برعهده داشت، این ستاد، دفترچههایی به نام دفترچه بسیج اقتصادی فراهم كرد كه با كوپنهایی كه در آن تعبیه شده بود، هر ماه و در موعد مقرر، سهمیه مردم در زمینه كالاهای اساسی از جمله برنج، روغن و... تأمین میشد. در روش دیگری برای تأمین نیازهای دیگر مردم مانند یخچال و... هم مردم نمیتوانستند از طریق مغازهها این نوع كالاهای خود را تهیه كنند، زیرا برخی سوءاستفادهها، گرانیها و احتكار از این طریق انجام میشد؛ این نوع كالاها از طریق شبكههای تعاونی ادارات و دستگاهها برای مردم توزیع میشد. حتی برای ساختمانسازی هم مردم باید مجوز شهرداری و تأییدیه محلی و... آماده میكردند تا بتوانند سیمان و آهن تهیه کنند و ساختمان بسازند. چارهای نبود، زیرا در شرایط جنگ برای جلوگیری از احتكار و رفتارهای ظالمانه به مدیریت دولتی در این حجم و اندازه نیاز بود. پس از جنگ، جلساتی در دفتر ریاستجمهوری آیتالله سیدعلی خامنهای با نام جلسات بازسازی تشكیل میشد؛ در جلسات بازسازی، سیاستهای اقتصادی پس از جنگ بررسی میشد كه اكنون چه كنیم تا شبكههای توزیع غذایی از حالت كوپن خارج شود و در قالب بازار آزاد قرار گیرد. در آن زمان دولت به برخی از كالاها ارز ارزان میداد و یكسری از كالاهای هم ارز به قیمتهای غیردولتی دریافت میكردند. دولت در آن زمان بهشدت دقت میكرد كالاهایی كه مشمول ارز دولتی بودند در بازار با ارز آزاد خرید و فروش نشوند و حتما در شبكههای تعاونی با قیمتهای ارزان عرضه شوند. تبدیل این اقتصاد به اقتصادی كه سازوكار بازار در آن كار كند، پیچیدگیهای خاص خود را داشت، این پیچیدگیها در ستاد سیاستگذاری برای بازسازی، بررسی و سیاستهای آن تبیین میشد تا اینكه پس از رحلت حضرت امام(ره)، آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور شدند. ایشان باید سیستم اقتصادی تماما دولتی را به اقتصاد بازار تبدیل میكرد. از طرف دیگر نمیتوانستیم بخشی از كارها را به بازار بسپاریم. در مواردی كه شكست بازار در آن حاكم بود، مانند مقوله درمان مردم یا برای نمونه در زمینه انحصار طبیعی برق و آب هم، نمیتوان كار را به بازار سپرد؛ بنابراین باید دستگاه تنظیمكننده و رگولاتوری مانند دستگاه حمایت از مصرفكننده هم در این قسمت پدید میآمد كه بتواند انحصار در این بخشها را كنترل كند؛ بنابراین بهوجودآوردن این سازوكارها بسیار توانمندی میخواست.
نتیجه عملكرد اقتصادی ایشان در تبدیل اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد را چطور تحلیل میكنید؟
ایشان فوقالعاده عمل كرد، عملكرد او بسیار بینظیر بود.
اما انتقادهایی هم به عملكرد او در آن دوران مطرح میشد.
اینكه عملكرد او اشكال دارد یا خیر بحث دیگری است. وقتی پلو هم درست میكنید چند دانه برنج از آبكش بیرون میریزد؛ اما میتوان گفت پلو درست نكنید؟ مشكلاتی كه مطرح میشود در این سطح است. در دولت دوم هاشمیرفسنجانی اتفاقی رخ داد كه مربوط به پرداختنشدن تعهدات در بانك مركزی بود. در آن زمان به علت كمبود منابع تعدادی از دستگاهها به سرمایهگذاری خارجی رجوع كردند. این دستگاهها برای سرعتبخشیدن به سرمایهگذاریها، به سمت استفاده از فاینانسهای خارجی روی آوردند. در بهرهگیری از فاینانسهای خارجی، برخی دستگاهها فاینانس كوتاهمدت دریافت كردند؛ اما در سرمایهگذاریهای بلندمدت از آن بهره بردند و قبل از اینكه این سرمایهگذاریها به بازدهی برسد، موعد بازپرداخت فاینانس فرا رسید و آنها نتوانستند آن را بازپرداخت كنند. این اشتباهی اساسی بود كه در دولت دوم ایشان، اتفاق افتاد، زیرا فاینانس كوتاهمدت در سرمایه در گردش و رفع برخی از نواقص خط تولید كاربرد دارد، این كار موجب سكتهای در حوزه سرمایهگذاری خارجی شد كه البته در سالهای آخر دولت هاشمیرفسنجانی پشت سر گذاشته شد.
یعنی دولت وقت موفق شد از این بحران عبور کند؟
بله. برای رفع این معضل، به مذاكره مجدد و تمدید زمان بازپرداخت نیاز داشتیم، در آن زمان مرحوم نوربخش و آقای احمد عزیزی برای گفتوگو و تمدید زمان بازپرداخت فاینانسهای كوتاهمدت وارد عمل شدند و در نهایت در انجام این کار موفق شدند.
آیتالله، فارغ از دوره خود، تا چه اندازه توانست در اقتصاد ایران اثرگذار باشد؟
اثر او بر ایران فراتر از اقتصاد است. تفكر آقای هاشمیرفسنجانی در نواندیشی، آن چیزی بود كه برای بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی به آن نیاز داشتیم كه هنوز هم به آن نیاز داریم. اندیشههای كهنه نمیتواند كشور را به صنعتیشدن برساند. اندیشههای جدیدی لازم است كه كشور را به مرزهای توسعه صنعتی برساند. در اینجا باید كار بزرگ دیگری هم انجام میشد كه مربوط به اصل 44 قانون اساسی بود. اصل 44 قانون اساسی كشور طوری تنظیم شده كه گویی اقتصاد، باید دولتی باشد. در این شرایط یا باید قانون اساسی تغییر پیدا میكرد یا از اختیارات مقام معظم رهبری بهره گرفته میشد كه با تدبیر مقام معظم رهبری یك بسته تفسیری به اصل 44 قانون اساسی افزوده شد. برهمیناساس سیاستهای كلی اصل 44 قانون اساسی ارائه شد. براینمبنا، قسمتهایی از اقتصاد كه طبق قانون باید دولتی باقی میماند، مشخص شد. در واقع با این عمل حوزه عملكرد بخش خصوصی گسترده شد. ازآنجاکه دولتها در اداره صنعت و تجارت ناكارآمد هستند، مبنا بر آن گذاشته شد كه دولتها از فعالیتهای صنعتی، بازرگانی و تجاری بهکل خارج شوند و این بخشها به وسیله بخشهای غیردولتی مدیریت شود و دولتها تنها در بخشهایی وارد شوند كه زیربنایی است.
همواره از آقای هاشمیرفسنجانی به عنوان مدافع بخش خصوصی یاد میشود. فعالان اقتصادی در بخش خصوصی در آن دوره و اكنون تا چه اندازه از نظرات ایشان استقبال كردند؟
حقیقتا آقای هاشمیرفسنجانی مدافع بخش خصوصی بود. وقتی سیاستهای كلی اصل 44 قانون اساسی از سوی رهبری ابلاغ شد، برخی نزد رهبر رفته بودند و انتقاد كرده بودند كه این كار موجب میشود عدهای پولدارتر شوند. آقا گفته بودند چنین كردیم كه این اتفاق بیفتد. قرار است مبنا بر رقابت باشد. در رقابت عدهای جلوتر میافتند و این طبیعی است. منتها سازوكارهای اقتصادی ابزارهای دیگری دارد كه مانع از نابجارفتن ثروتها میشود. در اقتصاد دینی مالكیت محدود نیست. در اقتصاد اسلامی، چگونگی تصرف در مالكیت مفهوم دارد نه محدودیت مالكیت. در اقتصادهای غیردینی، مالكیت و تصرف بر مال، حدوحصر ندارد. در اقتصاد اسلامی اسراف و حلالوحرام و... مطرح است كه در مالكیت تأثیرگذار است. قواعدی در اقتصاد اسلامی وجود دارد كه شیوه مالكیت فرد بر اموال را تعیین میكند؛ بنابراین مالك، مالك است اما نحوه تصرفش بینهایت نیست.
كدامیك از دولتهای پس از دولتهای ایشان، بیشتر از سیاستهای اقتصادی او متأثر بودند؟
دولت اول رئیس دولت اصلاحات، از لحاظ اجتماعی و سیاسی، درخششهای خوبی داشت، اما دولت دوم رئیس دولت اصلاحات به لحاظ اقتصادی ادامهدهنده مشی اقتصادی آقای هاشمیرفسنجانی بود. در دولتهای آقای محمود احمدینژاد، اقتصاد حاكم بر دولت، اقتصاد چاوزی بود؛ چون علائمی مانند مسكن مهر در دولت چاوز هم مطرح بود. سهام عدالت مشابه آن چیزی است كه در ونزوئلا رخ داد. یارانه نقدی هم به همینصورت. این نوع سیاستها، نه ربطی به عملكرد اقتصادی دولت رئیس دولت اصلاحات داشت و نه مشابه اقتصاد دولت آقای هاشمی بود.دولت آقای روحانی هم در حوزه دیپلماسی و برجام بهخوبی عمل کرد.
از آیتالله هاشمیرفسنجانی به عنوان مؤسس مناطق آزاد هم یاد میشود. این اقدام چگونه صورت گرفت؟
ایده و قانون مناطق آزاد که پایلوتی برای انجام یک تجربه اقتصادی است تا بتوانیم نتایج این تجربه را به سرزمین اصلی گسترش دهیم در زمان آقای هاشمیرفسنجانی به تصویب رسید و فعالیت مناطق آزاد در سه منطقه قشم، کیش و چابهار آغاز شد. تجربه جهانی میگوید هر کشوری میخواهد از اقتصاد بسته به سمت اقتصاد رقابتی حرکت کند، باید قسمتهایی از کشور این تجربه را آغاز کنند. در دوران جنگ، اقتصاد بستهای داشتیم که باید تبدیل به اقتصاد باز میشد. مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، علاوه بر اینکه این نوع اقتصاد را در داخل کشور گسترش دادند، در بخشهایی از جغرافیای کشور هم قوانین جدیدی را که قوانین منطقه آزاد است، برقرار کردند تا این آزمونها برای تجربه در سرزمین اصلی، به کار گرفته شود که در اسفند 92، با رهنمود مقام معظم رهبری دوباره به احیای این تفکر اقدام کردیم که چگونه در این مناطق آزاد، تولید، صادرات، فناوری و تأمین نیازهای کشور را محور قرار داده و نمونهسازی كنیم تا بتوانیم تجربیات و نتایج آن را در جغرافیای کشور گسترش دهیم.
روزنامه شرق