مسئول واحد گردشگری قشم بر مشارکت جامعه محلی در اقتصاد گردشگری تاکید کرد و ضرورت استفاده مدیران این حوزه، از توان علمی دانشجویان رشته های مرتبط با گردشگری را یادآور شد.
قشم در زمستان، بهار ایران است؛ در این فصل مسافرانی از گوشه و کنار کشور به قشم میآیند تا در هوای بهاری جزیره به سیر و سیاحت دمی بیاسایند.
قشم، بهشت گردشگران با جاذبههای بینظیرش همچون دلفینی در شمال خلیج فارس، با سخاوت، آغوشش را به روی همه هموطنان از استانها و شهرهای مختلف کشور گشوده است. نه تنها دریا، خاک و سنگ، بلکه مهماننوازیهای این مردم، مهمترین جاذبه گردشگری است. قشم با جاذبههای طبیعی، زمینشناسی و میراث فرهنگیاش، تماما و بلکه بیشترین نوع جاذبههای گردشگری را در خود جای داده است.
پدیدههای طبیعی زمینشناسی قشم که در مفهوم اصلی ژئوپارک آمده، جاذبههای ژئوتوریسم جزیره زیبای قشم هستند. دره ستارگان، تنگه چاهکوه، غار نمکدان، دره تندیسها و بام قشم از آن جملهاند. و همینطور جنگلهای حرا که به عنوان جاذبههای طبیعی جزیره قشم در گسترهای به وسعت دویست کیلومتر در حوالی روستاهای قشم مثل طبل، لافت، سهیلی، گوران، سلخ و... پراکنده است، حرا زیست بوم زیبای جزیره برای آبزیان و پرندگان منطقه است.
عبدالرضا دشتیزاده باستانشناسی است که تجربه گرانی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری قشم دارد؛ تجربههایش هم بر پایه علمی دانشگاهی و پژوهشها و تحقیقات متعدد است و هم برآمده از مسئولیتهایی که در این سالها در سازمان منطقه آزاد قشم داشته است. دشتیزاده که پیش از این مسئولیت میراث فرهنگی را برعهده داشت در حال حاضر مسئول واحد توسعه گردشگری در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد است.
وی با بیان اینکه مهمان نوازی مردم جزیره مهمترین جاذبه گردشگری قشم است، افزود: ما زمانی به اهمیت این مسئله پی میبریم که شاهد جامعهای بیگانهگریز باشیم اگرچه در کشور ما کلا چنین مردمانی وجود ندارد، و ایران تماما سرزمینی است با مردمان مهماننواز.
دشتیزاده تصریح کرد: در جزیره قشم مردم با مفهوم گردشگری ارتباط دیرینهای دارند، گردشگری مفهومی نیست که با منطقه آزاد برای مردم تعریف شده باشد بلکه یک مفهوم دیرپایی است که از صدها سال پیش وجود داشته و ما شاهد روابط تجاری و فرهنگی مردم جزیره با کشورهای مختلف در دنیا بودهایم.
دشتیزاده گفت: ارتباط فرهنگی مردم جزیره قشم با سرزمینهای مختلف بسیار بالاست، از سویی سرزمین پهناور هند در نزدیکی جزیره است و از سوی دیگر کشورهای آفریقایی و عربی که همه اینها بیانگر رفت و آمد دیرپای مهمانان و مبادلات فرهنگی، تجاری اقتصادی و گردشگری مردم این جزیره با دنیا بوده است.
وی با تاکید بر آشنایی مردم با مفهوم گردشگری به رفت و آمد جهانگردان، سیاحان و تاجران داخلی و خارجی، به گمرک قدیمی موسوم به «تیو کرمون» در دیرستان اشاره کرد که در نتیجه رفت و آمد تاجران کرمانی به جزیره پدید آمده است که همه اینها بیانگر ارتباطات فرهنگی و تجاری مردم جزیره با اطرافیانشان است. مردم جزیره مهماننوازی را از تاریخ و طبیعت آموختهاند.
این مسئول گردشگری منطقه آزاد اظهارداشت: ما در بحث مدیریتی برای بهوجود آمدن این رویش نیاز به سالها آموزش و هزینه داریم که مردم با مفهوم گردشگری و مهماننوازی آشنا شوند، در حالی که ما در قشم این فرهنگ غنی را داریم و با توجه به این پتانسیل باید سیاستهای مدیریتی را در بحث گردشگری پیش ببریم.
وی افزود: اشکال کار اینجاست که یا این مسئله کمرنگ شده یا نادیده گرفته شده است و ما چسبیدیم به طبیعت، در صورتی که اینجا با فرهنگشان با طبیعت برخورد میکنند، از طبیعت حفاظت میکنند، طبیعت را نامگذاری میکنند و طبیعت را مقدس میدانند؛ اگر انسانی که اینجا زاده میشود دارای این ویژگی فرهنگی نباشد طبیعت به معنای خاص خودش مفهومی ندارد.
مهمترین شاخصه گردشگری قشم را پس از مهماننوازی در چه میبینید؟
طبیعتگردی بیشترین امتیاز را دارد؛ طبیعتگردی در مفهوم خیلی وسیع آن شامل محوطهها و پدیدههای زمینشناسی و ژئوپارک و مناطق دریایی و.. میشود. از پدیدههای طبیعی و ژئوسایتهای ژئوپارک میتوان به دره ستارگان، تنگه چاهکوه، دره تندیسها و بام قشم اشاره کرد که در مفهوم میراث زمینشناسیاند.
درباره دره ستارگان چه اطلاعاتی میتوانید به یک گردشگر بدهید؟
این سایت نزدیکترین ژئوسایتهای زمینشناسی به شهر قشم است، دره ستارگان در گویش محلی به آن «ستاره کفته» میگویند. ستاره کفته در مجاورت روستای برکه خلف است.
دره ستارگان، یا ستاره کفته یا ستاره افتاده، منشا پیدایش آن کجاست، چگونه شکل گرفته است؟ آیا به تعبیر عوام واقعا ستارهای در این دره سقوط کرده؟
خیر، اشتباهی که الان رایج است اینکه برخی افراد به گردشگران این را اعلام میکنند که این دره در اثر افتادن یک ستاره و شهابسنگ شکل گرفته در صورتی که این دره به عنوان یکی از ژئوسایتهای مهم، در اثر فرسایشهای زمینشناختی ایجاد شده یعنی قسمتهای نرم و رسوبات در اثر فرسایش حرکت میکنند و قسمتهای محکم میمانند، به این دلیل ما دره ستارگان را شاید همیشه در یک وضعیت نبینیم؛ سال به سال با فرسایشهای بادی و فرسایشهای بارانی تغییر میکند . این یکی از سایتهای مهم گردشگری قشم است که دارای شهرت فراوانی است. اقدامات مهمی در ساماندهی این محوطه بهوسیله مدیریت ژئوپارک انجام شده است.
درباره غار نمکدان و ویژگیهای آن از جنبههایی که برای یک گردشگر میتواند اهمیت داشته باشد، برای ما بگویید.
غار نمکدان، یکی از سایتهای گردشگری قشم از لحاظ زمینشناسی و ژئوتوریسم است که حدودا در ۱۲۰ کیلومتری قشم و در مجاور روستای کانی قرار دارد و به عنوان طولانیترین غار نمکی جهان شناخته می شود.
این غار از لحاظ زمینشناسی و درمانی به دلیل وجود نمک در بحث گردشگری سلامت حائز اهمیت است که میتواند در قالب حوضچههای نمک برای درمان بیماریهای پوستی و تنفسی قابل استفاده باشد که در این مورد ما در واقع هنوز به مرحله استاندارد نرسیدهایم، هر چند گردشگرانی که آوازه این غار را شنیدهاند برای استفادههای درمانی و تماشای زیباییهای این غار از این محل بازدید میکنند.
این غار در بحث گردشگری سلامت خیلی مهم است، اگر ما بتوانیم بدون دخل و تصرف در طبیعت، با ایجاد یک سری زیر ساخت با همکاری و مدیریت جامعه محلی، این محوطه به حد استاندارد گردشگری خواهد رسید.
درسته که غار نمکدان عمیقترین غار است، این را خدا به ما داده و ما هم از خدا تشکر میکنیم ولی ما برای این غار چکار کردهایم؟ نمیشود پشت این غار قایم شد که ما عمیقترین غار نمکی جهان را داریم و تمام! اگرچه یک سری اقدامات خوبی مدیریت زئوپارک انجام داده است.
چه تدبیری برای این غار میتوان اندیشید؟
زمانی میتوانیم برای این غار ارزش قائل شویم که بتوانیم پیوندهای فرهنگی جامعه محلی را با این غار قوی کنیم چون حافظ و پاسبان اصلی این غار آنهایی هستند که در اطراف آن زندگی میکنند؛ همین مردم در تمام این دورهها به عنوان محل برداشت نمک از آن استفاده میکردند، درواقع اینجا در قدیم محل صادرات نمک بوده است. اگر میخواهیم تصمیمی بگیریم باید نقش جامعه محلی خیلی پررنگ باشد چون اینها دارند از اینجا محافظت میکنند ما نمیتوانیم تفنگ و باتوم بگذاریم و از این محوطه مهم گردشگری محافظت کنیم، بلکه باید اقتصاد جامعه محلی را در محوطههای گردشگری شریک کنیم در این صورت جامعه محلی بیشتر به ارزش آن پی میبرد.
به چه روشهایی میتوان جامعه محلی را در اقتصاد گردشگری مشارکت داد؟
گردشگری زمانی موفق است که ماندگاری گردشگر را بیشتر کنیم؛ ماندگاری گردشگر را باید با برگزاری آیینها و بازدید از نقاط دیگر بیشتر کرد. تا هم گردشگر از سیاحتش لذت ببرد و هم جامعه محلی منتفع شود.
غار نمکدان یکی از مهمترین ژئوسایتهای گردشگری ژئوپارک قشم است که ژئوپارک قشم به دنبال تهیه پرونده جهانی است گردشگر را میتوان برد کنار دریا و با ماهیگیری آشنا کرد، اگر مشتا هست ببرندشان توی مشتا، اینها برای گردشگر جذابیت دارد و باعث ماندگاری بیشتر گردشگر در سایتها و استفاده از کاشانههای مهمان میشود.
غار نمکدان یکی از مهمترین ژئوسایتهای گردشگری ژئوپارک قشم است که ژئوپارک قشم به دنبال تهیه پرونده جهانی است، ولی مردم با این غار ارتباطی ندارند ما باید به سمتی حرکت کنیم که مردم را بکشانیم پای کار.
چیزی که از نظر من خیلی اهمیت دارد ایجاد موزه نمک در اطراف این غار است، موزهای که بتواند مراحل تاریخی برداشت نمک را نشان دهد؛ ما ساربانهایی داشتیم که قالبهای نمک را میبردند لب دریا و به جهازها تحویل میدادند و میبردند به کشورهای مختلف مثل قطر، بحرین، فجیره و... این داستانهای تاریخی باید به تصویر کشیده شوند، اهمیت زمینشناسی و اهمیت گردشگری غار نمکدان باید برای مردم محلی و گردشگر روشن شود. هر چند من مخالفم که بدون برنامهریزی گردشگران بریزند به روستاها و بافت فرهنگی را آسیب بزنند.
مدیریت گردشگری چند دوره آموزش غارنوردی گذاشت که اقدام خوبی بود. ما بایستی تورهای ویژه غار نمکدان راه اندازی کنیم. مثل اورست که تورهای خاص دارد و همه شهرها و روستاهای اطرافش هتل دارند. بخش خصوصی بایستی تورهای خاصی را مدیریت کند، اینهمه هیئتهای غارنوردی میآیند یک سر میروند توی غار و شب بر میگردند به منزلشان. در صورتی که اینها باید حداقل یک شب در روستاهای اطراف مثل کانی بمانند و با راهنمای محلی بروند غار را ببینند این راهکار توسعه گردشگری است، نه اینکه گردشگر برود در غار نمکدان زباله بریزد و برود، جامعه محلی هم ساکت و خاموش و هپچ استفاده ای از این غار نبرد.
از بام قشم به عنوان یکی از همین پدیدههای زمین شناسی قبلا صحبت شد، در این باره نیز توضیح بدهید.
بام قشم در واقع یک کوه فلاتگونه با یک سطح مسطح است که بین روستای طبل و سلخ واقع شده، این کوه کهنترین رسوبات جزیره قشم را دارد و در شصت کیلومتری قشم قرار دارد. بام قشم علاوه بر بحث زمینشناسی، از لحاظ میراث فرهنگی نیز خیلی مهم است چون با بررسیهایی که در سال ۸۸ انجام دادم توانستیم دستابزارهای سنگی مربوط به انسانهای اولیه را پیدا کنیم که خوشبختانه در سال ۹۰ این محوطه به ثبت آثار ملی رسید و در همین سال مورد کاوش باستانشناسی از سوی مدیریت میراث فرهنگی قرار گرفت. با این کاوشها ما کهنترین سکونتگاه بشر در خلیج فارس را در قشم کشف کردیم؛ کشف دستابزارهای سنگی که نشان از حضور انسانهای شکارورز در دهها هزار سال پیش میدهد.
از تنگه چاهکوه چه اطلاعاتی می توانید به گردشگران قشم بدهید؟
یکی دیگر از پدیدههای زمینشناسی که حائز اهمیت است تنگه چاهکوه در مجاورت روستای چاهو شرقی است که بهوسیله فرسایش باد و آب به وجود آمده است. دیگر اهمیت این محوطه این است که داخل این محوطه چاههای آبی وجود دارد که نشان از ارتباط مردم و فرهنگ بومی مردم در بحث مدیریت آب دارد. چاهها را مردم محلی در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی حفر کردند.
سایر جاذبههای گردشگری ژئوتوریسم قشم کداماند؟
کوراکوه که در نزدیکی گیاهدان قرار دارد. دره تندیسها و دره شور بعد از سلخ و گامبرون نرسیده به غار نمکدان واقع شدهاند که از جمله ژئوسایتهای زمینشناسی قشم هستند.
در چه دوره و زمانی بود که ژئوپارک قشم مطرح شد و به ثبت جهانی رسید؟
در سال۲۰۰۶ میلادی این مجموعه عظیم شناسایی و مراحل ساماندهی را طی کرد و به ثبت جهانی رسید. یکی از اهداف ژئوپارک توسعه گردشگری با همکاری جامعه محلی و حفظ دانش بومی است.
ما مجموعهای از پدیدههای زمینشناسی را در قشم داریم . دلیل ثبت ژئوپارک در قشم همین بود که ما پدیدههای زمینشناسی متعددی در یک جا داریم و این یک وضعیت خاص و منحصر به فردی است که این همه پدیدههای زمینشناسی در یک مکان گرد هم آمدهاند.
به غیر از جاذبههای زمینشناسی، در بحث پدیدههای طبیعی به چه چیزی میتوانید اشاره کنید؟
پدیدههای طبیعی مثل جنگلهای حرا و جزایری که اطراف قشم قرار دارند و جزو ماهیت قشم هستند، مثل دوکرته یا کرده که حالا میگویند جزایر ناز، من مخالفم که اسمش را عوض کردهاند. (زیرنویس: «کرته: زمینی که توی آب است، جزیره؛ دو کرته: دو جزیره»)
در بحث پدیدههای طبیعی، جنگلهای حرا به عنوان یک زیستبوم خیلی مهم مطرح است؛ جنگلی که به نوعی میان دریا و خشکی است. جنگلهای حرا یک اکوسیستم خاص را ایجاد کردهاند، با پرندگان خاص و آبزیان خاص و ماهیان خاص و از همه اینها مهمتر برخورد مردم جامعه محلی با این اکوسیستم است، یعنی همواره از داشتههای طبیعی خود حفاظت میکنند. در جزیره قشم مردم هیچگاه نگاهی طمعآمیز به طبیعت نداشتهاند، یعنی اگر ماهی صید میکردند میدانستند چه وقت ماهی صید کنند که فصل تخمریزی ماهیها نباشد و اگر شکاری صید میکردند مواظب بودند که شکار آبستن نباشد.
در بحث میراث مادی به چه آثاری میتوانید اشاره کنید؟
در بحث میراث مادی قلعه تاریخی قشم، غار خوربس، قلعه بندر تاریخی لافت، پیر تمسنتی یا خواجه بولخیر، شهر تاریخی کولغان، شهر تاریخی کلات کشتاران، آثار تاریخی باسعیدو و آثار تاریخی متعددی که وجود دارند.
در رابطه با میراث ناملموس یا غیر مادی به چه جاذبههایی میتوانید اشاره کنید؟
خیلی از مراسم و آیینهای فراموش شده مثل موسیقی و حتی لالاییها، قصهها، ضربالمثلها و به طور کلی گویش مردم در جزیره قشم که همه اینها نیاز مبرم به مستند نگاری دارند.
قبل از اینکه این آیینها باز زندهسازی بشوند باید مستند نگاری دقیقی انجام شود چون ممکن است در مراحل بازسازی یک آیینی را ما به گردشگر نشان بدهیم که با ماهیت اصلی خودش تفاوت دارد؛ در این میان مهمترین مسئله مشارکت جامعه محلی است چون جامعه پدید آورنده این آیینها هستند، ما به عنوان متولی باید نقش نظارتی داشته باشیم و به طور مستقیم ورود نکنیم. مهمترین کاری که باید انجام بدهیم مستندنگاری دقیق اینهاست که از طریق بزرگان و مطلعان و افراد آگاه و مطالعه اسناد تاریخی امکانپذیر است.
جدای از تجربهها و دانش بومی در بحث توسعه گردشگری، رابطه دانشگاه و جامعه علمی را با گردشگری چطور ارزیابی میکنید؟
گردشگری علمی است که مدام در حال تکامل است و ارتباط زیادی با علوم دیگر مثل روانشناسی، انسان شناسی، جغرافیا و... دارد. ما به عنوان سیاستگذاران اصلی گردشگری در قشم، در تمام اقداماتی که انجام میدهیم باید بر اساس یک تحلیل علمی بتوانیم دورنمایی از آینده گردشگری قشم ترسیم کنیم. سوال اینجاست که موقعیت گردشگری قشم در سال ۲۰۳۰ کجاست؟ بدون شک کسی نمیتواند به این سوال پاسخ بدهد.
دانشگاهها برای بالا بردن تجربه دانشجو در کنار آموزشهای تئوری علمی چه کاری میتوانند انجام بدهند؟
گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی مفاهیم تجربی و میدانی هستند که در کنار برخی مفاهیم علمی به بار مینشیند. وقتی یک دانشجو از طرف دانشگاه میآید در بخش پذیرش هتل یک ماه میماند، متوجه مشکلات هتل و مشکلات و نیازهای مسافر میشود، وقتی یک دانشجوی گردشگری در یک آژانس کار کند متوجه میشود که چگونه و با چه اصول بازاریابی برای جذب گردشگر استفاده کند، همه اینها را دانشگاه آموزش میدهد، تولید علم در گردشگری با دانشگاه است و باید متدهای جدید بازاریابی را به ما بگویند؛ ما ممکن است از متدهای قدیمی استفاده کنیم اینها را باید جامعه دانشگاهی در کنار ما باشند و به ما بگویند. متدهای بازاریابی جدید را معرفی کند این راهکارها را باید یک پژوهشگر جامعه دانشگاهی به مدیریت و سیاستگذاران گردشگری ارائه دهد.
چه ماموریتی برای دانشجوی گردشگری تعریف میکنید؟
دانشجوی گردشگری ما باید مطالعه دقیق از ژئوسایتهای مهم جهان و محوطههای گردشگری داشته باشدکه اینها برای ساماندهی محوطههایشان از چه شیوههایی استفاده میکنند و ما مدیران باید از این دانشجو و استاد حمایت کنیم .
برای اینکه دانشجویان مخاطب همین الان تکلیفشان را بفهمند، دقیقا بفرمایید دانشجویان گردشگری قشم چگونه میتوانند به شما کمک کنند؟
ما باید دانشجویان را بفرستیم تو سایتها، مصاحبه و پرسشنامه تنظیم کنند. دانشجوی معماری باید برود درباره معماری لافت تحقیق کند و بیاید صحبت کند و معماری را توضیح بدهد و به طور کلی آسیبشناسی کند؛ این را یک دانشجوی گردشگری و معماری باید انجام بدهد و نه کس دیگر. به نطر من تحقیقات دانشجویی کاملا غیر کاربردی و تنها برای نمره دانشگاهی جمع بندی میشود.
حرف آخر در این ارتباط؟
ارتباط گردشگری با جامعه دانشگاهی بایستی جدی گرفته شود . مدیریت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به عنوان سیاستگذار میتواند از توان دانشجویان استفاده کند و دانشجوی توانمند و با تجربه را به بخشهای خصوصی معرفی کند. مدیریت ما باید در طرحهای علمی و پژوهشهای جدید از دانشجویان گردشگری استفاده کند و این دو بازو باید در کنار هم باشند.
منبع: خبرگزاری مهر