نادر کشتکار سالهاست که به عنوان سرمایهگذار خصوصی در کیش فعالیت میکند و مدیرعامل مجموعه میکا است. از اقدامات این مجموعه میتوان به ساخت و بهرهبرداری از مجتمع مسکونی و مجتمع اداری میکا اشاره کرد.
همچنین ساخت اولین مال کیش به نام او و مجموعه میکا آغاز شده است و تا سال 2016 به بهرهبرداری میرسد.
اما فعالیتهای این مجموعه به ساخت و ساز در کیش محدود نمیشود. پاییز سال گذشته نادر کشتکار در توافقی با سازمان منطقه آزاد کیش بنا شد مدت 10 سال کار آبادانی و توسعه جزیره مجهور هندورابی که امروز تبدیل به نامی آشنا شده است را به عهده بگیرد.
شروع کردن از نقطه صفر در منطقهای با شرایط سخت آب و هوایی و بدون امکانات ریسک بالایی بود که مجموعه میکا آن را به جان خرید و از دی ماه ماه فعالیت شبانه روزی روی هندورابی آغاز شد. سفر نوروزی رئیس جمهور و بازدید از هندورابی نشان از با اهمیت بودن توسعه این جزیره نزد مسئولان طراز اول کشور بود انرژی مضاعفی برای تمام کسانی که البته شبانهروز در هندورابی کار میکردند.
با کشتکار درباره آینده و دورنمایی هندورابی و لزوم و اهمیت همکاری و تعامل بخش خصوصی و دولت برای توسعه بخشهای مختلف کشور به گفتوگو نشستیم.
چه ویژگیهایی در هندورابی نظر شما را جلب کرد که روی آن سرمایهگذاری و کار کنید؟
من چند سال بهطور شخصی به هندورابی میرفتم. به نظرم محیط بکر، قشنگ، ایرانی و جذابی بود. همه چیزش جذاب بود. دور از دسترس است و خلوت خوبی دارد. برای آدمهایی که دنبال چند روز خلوت و تنهایی هستند، بهترین انتخاب است. دور از هیاهوهای شهری، دور از وسایل نقلیه، سوختهای فسیلی، تعاملات پیچیده و... وقتی شما وارد جایی میشوید که هیچچیز بویی از شهریت و معادلات اجتماعی روز ندارد، میتوانید خودتان شکلش بدهید. به نظر من اولینها میتوانند بهترینها را بسازند و با همین نگاه بود که فکر کردم افراد طبیعتدوست فارغ از معادلات ماشینی میتوانند در هندورابی خوشحال باشند. تفریحشان را خودشان شکل بدهند و رها از یکسری قواعد و ملاحظات نوشته و نانوشته باشند. البته آزادی با حفظ قوانین جمهوری اسلامی.
کار کردن روی چنین مناطقی نیاز به همراهی بومیان دارد، چطور بومیها را با خودتان همراه کردید؟
بومیان هندورابی آدمهای مهربانی هستند. روزهای اولی که پرسنل ما به آنجا رفتند، نمیتوانید تصور کنید که چه اتفاقهایی پیش میآمد که نسبت به جغرافیای محل طبیعی بود. مثلا بعد از 10 روز که بچهها رسیده بودند،هنوز تجهیزات کارگاه نرسیده بود. ولی چون فرصت نبود، میخواستند کار را شروع کنند. در دو چادر صحرایی زندگی میکردند. بعد از چند روز باران شدید آمد. همین روستاییها به آنها غذا میدادند و آنها را به خانهشان میبردند. آن هم بدون هیچ وسیلهای و با یک موتور دندهای که محتاج چهار لیتر بنزین بود. ارتباطی که بین پرسنل ما و بومیان به وجود آمد، قشنگ بود.
مردهایشان برای پرسنل ما که پیکش به 260-270 نفر میرسید، صیادی میکردند و خانمهایشان ماهیها را فیله و آماده میکردند تا وقتی بچهها از کار برمیگردند، ناهار و شام بخورند. درست است که رابطه مالی هم برقرار بود، ولی مهم این است که آنها هم حس میکردند این گروه آمدهاند تا جزیرهشان را بسازند. و وقتی در این سازندگی به آنها نقش میدادیم، بهترین کسانی بودند که میتوانستد کمک کنند. مردم آنجا تصوری از بنزین نداشتند و وسیله نقلیه هم مفهومی نداشت. ابتداییترین امکانات وجود نداشت. آب شیرین اصلا برایشان تعریف نشده بود، تا دورانی که آب شیرین کن بیاید و چاهی حفر شود و آبی استخراج و تصفیه شود. همه اینها زمان و انرژی میخواهد. این کارها را کی انجام داد؟ همین روستاییها و بچههای سختکوش هموطن ما که کمک کردند و آنجا را آباد کردند.
تا الان چند درصد از ایدههایی را که در ذهن داشتید، توانستید عملی کنید؟
این چیزها نسبی است. فراز و نشیب زیاد است. ما هم باور داریم که آدمها و مخصوصا مسئولان مدیریتی منطقه ممکن است خیلی جاها سلیقهای عمل کنند. لذا الان جایی نیست که بخواهیم رتبه به خودمان بدهیم. یک شروع قشنگ بود. این تنها جملهای است که میتوانم بگویم.
فکر میکنید که هنوز در مرحله شروع هستید؟
بله، قدمهای اول است. این منطقه خیلی احتیاج به حمایت دارد. آمدن رئیس جمهور و یکسری از مسئولان برای ما و مخصوصا بومیان بارقه امیدی بود. باور کردند که مسئولان تراز اول مملکت علاقهمند به آبادانی این منطقه هستند و این جای خوشحالی داشت. امیدوارم مسئولان اجرایی هم این موقعیت را قدر بدانند.
هنگامی که مسئولان به هندورابی آمدند و شما با آنها همکلام بودید، اولین نکتهای که به آن اشاره میکردند، چه بود؟
اینکه «چرا این جای سخت را برای سرمایهگذری و توسعه با هدف جذب گردشگر انتخاب کردی؟» بدون شک همهشان میدانستند که بحث انتفاع مادی برای مجموعه میکا مطرح نیست و عرق بچههای میکا به کیش، به آبادانی مملکت، به آبادانی جزیرهها باعث شده که این سرمایهگذاری انجام شود. به هر صورت ما دید کلانتری داشتیم. مجموعه میکا سرمایهگذاری عظیمی را در کیش کرده است. کیش نباید به بنبست برسد و یکی از راههایی که میتواند مانع از این اتفاق شود، این است که افقهای گردشگری جدیدی در منطقه تعریف شود.
یکی از افقهای جدید مشارکت با جزایر دیگر است. مردم باید بتوانند از جای جای مملکتشان لذت ببرند و این امکان باید برایشان فراهم شود. هندورابی جزیرهای است که در این 35 سالی که از انقلاب میگذرد، برای مردم قابل دسترس نبود. اما امروز دارد قابل دسترس میشود. رفتن به سمت کشف سرزمینهای جدید خودش یک جاذبه است.
وقتی که آدمها پایشان به جایی باز میشود، بنا به نیازهایشان، شروع به تغییر محیط میکنند. برای اینکه هندورابی را بکر و دستنخورده نگه دارید، به چه راهکاری رسیدید؟
ما صاحب جزیره نیستیم. صاحب جزیره اول بومی ها و بعد مسئولان منطقه هستند. به هر صورت جزیره هندورابی متعلق به سازمان منطقه آزاد کیش است. ما بهعنوان یک سرمایهگذار پایلوت میتوانیم نقش دهیم. میتوانیم افکاری را که فکر میکنیم صحیح است، با تعامل با مسئولان شکل و شمایل دهیم و اجرا کنیم. ولی حفظ و نگهداری بکر بودن جزیره صرفا به دست ما نیست. باید سازمان به نقطهای برسد که در طرح جامعی که برای آنجا میبیند، راهکاری را طراحی کند که واقعا در عمل هم اجرایی باشد.
در آنچه که تا امروز در هندورابی گذشته، سازمان منطقه آزاد کیش چقدر نقش داشته است؟
اصل این داستان با همت و مساعدت مهندس مونسان، مدیرعامل سازمان، و همینطور دکتر سلطانیفر، معاون محترم ریاست جمهوری، شروع شد. در یک توافق من به اتفاق دکتر سلطانیفر و مهندس مونسان و تعدادی دیگر از مسئولان سازمان در یک پرواز هلیکوپتری به هندورابی رفتیم. فکر کردیم این میتواند نقطه شروعی از توافق بین بخش خصوصی و بخش دولتی باشد.
هنوز نگاههای اول آقای مونسان که آیا این کار شدنی است، یادم است. که من میگفتم بله، شدنی است. نوشتههای مکتوب دکتر سلطانیفر و افراد همردیف ایشان و مسئولان درجه یک مملکتی مثل آقای ناطق نوری و آقای هاشمی رفسنجانی گواه این است که چه اتفاقی افتاده. شاید صوت من قادر به بیان این موضوع نباشد. ولی مطمئن هستم نوشتههای آنها بیانکننده احساسات درونیشان نسبت به چیزی است که در جزیره دیدهاند؛ تصویری که شاید تصورش هم تا پیش از این غیرممکن بود.
اگر حضور شخص مهندس مونسان نبود، امروز صحبتی از هندورابی نبود. همانطور که در 35 سال گذشته کسی از آن صحبت نکرده است.
در عمل چقدر سازمان منطقه آزاد کیش در توسعه هندورابی نقش دارد؟
اگر انتظار آدمها از همدیگر تعریف شده باشد، نقاط تصادمشان هم کمتر میشود. مجموعه میکا هیچ انتظار سرمایهگذاری از سازمان منطقه آزاد ندارد. امیدوارم دیگر سرمایهگذاران هم همینطور باشند. دوست داریم نگاه حمایتی و نظارتیشان باشد. امیدوار بوده و هستیم که نگاه نظارتیشان باعث جلوگیری از توسعه نشود.
شخص مدیرعامل سازمان و معاونهایشان در این موضوع با ما همعقیده هستند، چون توسعه لاجرم گرفتاریهای خاص خودش را دارد. شما هیچ جا نمیتوانید توسعه ایجاد کنید و یکسری مشکلات به وجود نیاید. ولی دید کلاننگر یک مدیر، دیکته میکند به همه مجموعهها که توسعه فرمول قطعی آن منطقه است. و این اتفاق از زمان آقای مونسان تا امروز افتاده. ما هم استقبال میکنیم. ایشان نهایت حمایتهای اجتماعی خودشان را از این پروژه داشتند و من از ایشان تشکر میکنم.
درباره برنامه و ایدههایی که برای هندورابی دارید، صحبت کنید.
در فاز اول قضیه یک مجموعه گردشگری را طراحی کردیم با یکسری ایده و المانهای مشخص. برنامهمان از روز اول بر این بوده که با حفظ طبیعت آنجا بتوانیم سازههای سبکی را کار کنیم که قابلیت هر نوع انتقالی را در هر مقطعی داشته باشد. لذا از چند شرکت اروپایی دعوت کردیم که آنها هم در اسرع وقت این سازهها را تهیه کردند و با کانتینر فرستادند و سوپروایزرهایشان کار نصب را انجام دادند. اگر برگردیم به صحبتهای آقای روحانی و دیگر مسئولان مثل آقای ناطق نوری و آقای هاشمی رفسنجانی که وقتی سازهها را دیدند، رضایت از چهرهشان هویدا بود، میتوانم این را بگویم که مسیر اشتباهی را انتخاب نکرده بودیم.
برای همان مجموعهای که در حال حاضر موجود است، با نگاه کوتاهمدت برای حداقل اقامت یک خانواده ایرانی تفریحاتی را تعریف کردیم.
فضایی را در اختیار گرفتیم بدون امکانات آب، برق، فاضلاب و... امکان ارتباط این مجموعههای چادری را با هم به وجود آوردیم. در عین حال یک رستوران را با گنجایش 200 تا 250 نفر تعبیه کردیم. در بحث محوطهسازی شاید بالغ بر هفت، هشت کیلومتر جدولسازی و پیادهروسازی برای تردد گردشگران انجام شد. بالای پنج کیلومتر انتقال آب و ایستگاه پمپ استیشن برای انتقال آب در سطح جزیره. کابلکشی و انتقال نیرو به تک تک چادرها و رستورانها و به اصطلاح مراکزی که محل اقامت پرسنل اداری است.
در بحث راهسازی، بیش از چند کیلومتر جادهسازی صورت گرفت. در بخش اسکله، موجشکنی به طول 110 متر کشیده شد. پانتوم یک تکه بتنی شناور روی آب آماده شده و در حال نصب است. من سرفصل کلی قضیه را عرض میکنم. یک پلاژ بانوان بسیار خوب، مجهز و قابل استفاده آنجا آماده شده است. مجموعه اینها دست به دست هم داده و باعث شده که یک مجموعه قابل استفاده با یکسری تفریحات دریایی که از جت پک بگیرید تا جیمینی یا جت اسکی و انواع و اقسام ورزشهای دریایی، غواصی آنجا گذاشته شده است.
مجموعه گردشگری هندورابی چه زمانی به بهرهبرداری میرسد؟
امیدواریم قبل از اینکه به توفانهای شدید نیمه دوم سال برخورد کنیم، بتوانیم به بهرهبرداری برسانیم و تا آخر آبانماه تورهای روزانهای مرتب بین جزیره کیش و هندورابی تردد کنند.
برای ترغیب گردشگر که حالا یک روز از سفرش را به هندورابی اختصاص دهد، چه ایدهای دارید؟
وظیفه ما بسترسازی بود. ما فکر میکنیم که بستر را آماده کردهایم. عوامل گردشگری داخل کشور را بسیج کردیم که این اتفاق و این اکتشافی را که عرض کردم در وجود انسانها هست، برای یافتن مکانهای جدید تحریک کنیم تا توجه آنها جلب شود. قطعا کار سختی است، ولی هندورابی هم اسم زیبایی دارد و هم آدمهای خوبی در آن کار میکنند.
کمی درباره سختیهای کار حرف بزنیم. کسی که این گفتوگو را میخواند، شاید بخواهد دقیقتر بداند انجام این کار چه موانعی داشته؟
به هر صورت جنگیدن با سختیها یکی از دلایل انتخاب اسم «میکا» برای مجموعهمان بود. سنگ ذاتش این است که سخت باشد. پس ما هم سختیها را به جان خریدیم. تنها یک نکته میگویم؛ سازمان منطقه آزاد کیش بارها در جراید اعلام کرد که هرکسی که علاقهمند است، بیاید در این جزیره سرمایهگذاری کند. ولی فکر میکنم مسئولان سازمان منطقه آزاد جواب شما را راحت بدهند که آیا یک نفر پیدا شد که چنین ریسکی بکند؟ فکر کنم جوابش مشخص است.
ما چه کار و راه سختی را رفتیم. به هر صورت مهندسان، تکنسینها و کارگران زیادی آنجا کار کردند و گزارشهایی که به من دادند، بالای 100 هزار ساعت کار آنجا شده است. و اینها سختیهای خاص خودشان را داشتند؛ تغذیه، وسایل پزشکی، سرما و گرما، عدم دسترسی به همه نیازهای ابتدایی بشری مثل تلفن و ارتباط خانوادگی. اینها همه سند است که این بچهها چه کار سختی را انجام دادند. ولی امروز افتخار میکنند که موثر بودند و آنجا را آباد کردهاند. امیدوار هستم که دیگر وطنپرستانمان هم این راه را ادامه دهند. شاید باورتان نشود برای خود من جزیره، امکان پهلوگیری قایق حتی در سواحل همسطح وجود نداشت. یک بررسی اجمالی هم بکنید، خواهید فهمید. هیچچیز آنجا وجود نداشت.
هیچچیز. ولی خب امروز اوضاع بهتر شده است.
در برنامه توسعهای که برای هندورابی طراحی کردید، بومیان چه جایگاهی دارند؟
بومیها را اذیت نکنیم، خودشان بلدند کمک کنند و کارها را درست کنند. بحث گردشگری برای بومیها میتواند خیلی مفید باشد. بخشی از کارهای گردشگری سنتی به دست آنها امکان اجرا دارد و میتوانند صنایع دستی و غذاهای محلی ارائه دهند. البته یک مقدار زمان میبرد تا بومیان با فرهنگ گردشگری آشنا شوند.
این چندین دلیل هم دارد. اول اینکه جمعیت آنجا کم است. دوم اینکه به خاطر فرهنگی که دارند، مردان منطقه شاید خیلی علاقهمند نباشند خانوادهشان را با گردشگران درگیر کنند. ولی قطعا در برنامه ما هست که این تعامل بین بومیان و گردشگر به وجود بیاید. وقتی ارتباط به وجود آمد، خیلی راحت میتوانند با هم تعامل کنند و از همدیگر انتفاع ببرند و به یکدیگر نفع برسانند.
درباره هندورابی بحثهایی درباره محیط زیست و رعایت نکردن مسائل لازم برای حفظ آن در مسیر توسعه مطرح شده است. برای کسانی که فعال و دوستدار محیط زیست هستند و این خبرها ممکن است نگرانشان کند، چه حرفی دارید؟
تمام کارهایی که ما میکنیم و هر اتفاقی که در بحث توسعه بیفتد، در چهارچوب مقررات زیستمحیطی است. ممکن است در برخی قسمتها تعارض داشته باشد. ولی تطابق آن و نهایت بحث توسعه منطقهای و انتفاعی که برای منطقه دارد، به هزار و یک دلیلی که شاید الان قابل گفتن نداشته باشد. ارجحیتی است که مسئولان منطقه این را تشخیص میدهند.
تعامل بخش خصوصی و دولت در کشور ما نوپاست. بهعنوان یکی از بخشهای خصوصی که وارد تعامل با دولت شدید، این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
اعتمادسازی بین این دو بخش مهمترین فاکتوری است که میتواند منجر به یک اتفاق خوب شود. این اعتمادسازی بیشتر از اینکه از طرف بخش خصوصی باشد، باید از طرف بخش دولتی باشد و کار سختی است. هر فردی هم در سیستم دولتی نمیتواند این کارها را بکند. حالا من وارد بحث قوانین و مقررات که بحث عمدهای هم هست، نمیشوم. ولی اعتمادسازی جرقه اولیهای است که این ارتباط را به وجود میآورد و به نتیجه میرساند.
دو طرف باید چه فاکتورها و خصوصیاتی را در هم ببینند تا بتوانند به هم اعتماد کنند؟
اعتماد به هر صورت یک جاده دو طرفه است. مطمئن باشید که به بنبست نمیرسد. چون اگر شما حرکتتان بر اساس بنبست باشد، نتیجهای عاید نمیشود. پس ساختن و انتظار در این مطلب نقش مهمی دارد. مطمئنا یک شبه به وجود نمیآید و یک شبه هم ثمر نمیدهد. مهمترین فاکتور از طرف مجموعههای دولتی، ثبات است. یعنی شما وقتی به یک توافقی میرسید، ثمره تصمیم و تلاشتان را با همان مدیر و تفکر ببینید که این به سرانجام رساندن برای هر دو طرف لذتبخش است. ولی متاسفانه شرایط مملکت ما طوری است که این اتفاق کمتر در آن به وجود میآید.
معمولا در جاهایی مثل کیش، رئیس سازمان منطقه آزاد کیش حکم متولی کامل آن جزیره را دارد و دیدگاهها و نگاهش است که سرمایهگذاران را اطرافش جمع میکند و سعی میکنند نظراتش را به منصه ظهور بگذارند. دیدن و شیرینی این قضیه وقتی است که اینها به ثمر بنشیند. اگر مدیریتی در منطقه آزاد در طولانیمدت بماند، قطعا نگاهش به بخش خصوصی و انتظاراتش به یک نقطه تعادل و توازن خواهد رسید.
از این طرف بخش خصوصی باید چه فاکتورهایی داشته باشد که یک مسئول دولتی که باید به بالادست خودش پاسخگو باشد، بتواند به او اعتماد کند؟
در بخش خصوصی آنقدر انگیزههای وطنپرستی، دینی و علاقهمندی به کشور وجود دارد که بخواهد کنار انتفاع مادیاش، یک اثری را از خودش به جا بگذارد. مجموعه اینها با همدیگر میتواند یک توافقی را به وجود بیاورد که با آن اعتماد منجر به یک نتیجه مثبت شود. طبیعی است که این فاکتور اگر در بخش خصوصی باشد، راستی آزمایی یا توانمندی بخش خصوصی از طرف بخش دولتی در جاهای مختلف محک زده میشود که آیا آن توانمندی وجود دارد یا خیر؟ در آن نقطه است که ارتباط نهادینه میشود و میتواند به جاهای خوبی منجر شود. مثل این است که ما اعتماد کردیم به سازمان منطقه آزاد کیش و یک جایی را که صرفا اجاره است و مالکیتش متعلق به ما نیست، گرفتیم و سعی کردیم بهترین بهرهبرداری را در آن انجام دهیم و تقدیم به جامعه کنیم.
تصویری که از هندورابی در سال 1403 دارید، چیست؟
بخش عمدهای از این تصویر برمیگردد به سازمان. سازمان به دنبال طرح جامع و طرح تفصیلی است که در حال تدوین است. مشاوری گرفته که این را تدوین کند. بنابر اطلاعاتی که من دارم، پیشرفتهای خوبی هم داشتهاند. امیدوارم این پیشرفت بتواند منجر به اتفاقات خوبی در آینده شود. باید کمی به انتظار نشست و خروجی این کارهایی را که مشاور انجام میدهد، برای هندورابی دید. نگاهی که امروز سازمان دارد، صرفا نگاه گردشگری است. این نگاه قابل تغییر است. ولی باید نشست و دید که این اتفاق چقدر عملیاتی میشود.
نگاه خودتان چیست؟
نگاه من این است که در دنیا ارتباط بین جزایر یک ارتباط قشنگ است. یعنی صرف گردشگری در ارتباط بین جزایر در خیلی از نقاط دنیا وجود دارد. ما در کشورمان این تجربه را نداشتیم. یعنی ما به جزیرهای وارد نشدیم که یک جزیره دیگر در کنارش قصد گردشگری داشته باشد. معمولا به سرزمینهای اصلی وصل است و ارتباطات خاص خودش را دارد. یکی از جذابترین وسایلی که میتواند بین این دو جزیره ارتباط به وجود بیاورد، استفاده از ابزارهای دریایی است. یعنی کشتی، قایق، هواپیمای سبک، همه اینها میتواند جذاب باشد.
فکر میکنم اگر در برنامه مسئولان به این فاکتور دقت کنند، جذابیت این جزایر برای 70 میلیون ایرانی دوچندان میشود و میتوانیم به نحو احسن از این جذابیت استفاده کنیم و با حفظ مقررات مملکت در جهت توسعه آن قدم برداریم.
در جزایر دیگر دنیا مراسم و جشنوارههای فرهنگی برگزار میکنند تا گردشگر را به بهانه آنها به جزیره بیاورند. توجه به اتفاقهای فرهنگی در کیش هم آنطور که باید و شاید نیفتاده است. برای هندورابی چنین برنامه و ایدهای دارید؟
ما بهعنوان بخش خصوصی کاملا با این موضوع موافق هستیم. ولی راه درازی است تا بتوانیم توجه اقشار هنرمند را جلب کنیم. الان درخواستهای بسیار زیادی داریم که افرادی که به بحثهای مجسمهسازی علاقهمند هستند، سمپوزیومهای مختلفی را آنجا بگذارند و بتوانند با طبیعت آنجا کارهایی انجام دهند که زیبایی آنجا دو چندان شود. ولی بهعنوان یک رویداد و توجه فرهنگی به این قصه صددرصد من موافق هستم.
حرف و نکته نگفتهای از هندورابی مانده است؟
از هندورابی هرچه بگوییم، کم است. من خدمت آقای روحانی هم عرض کردم، تمام این سالها هیچکس به فکر این جزایر نبوده. امیدوار هستیم در دولت جدید توجه بیشتری به این جزایر شود و باعث رونق و آبادانی آنجا شود. ما هم به سهم خودمان از اینکه توانستیم اسم هندورابی را به گوش خیلیها برسانیم، خوشحالیم. مثل شما که بدانید چنین جزیرهای هم در این مملکت وجود دارد.
منبع: روزنامه شرق