مناطق آزاد تنها به عنوان یک هدف در نظر گرفته نمیشوند بلکه یک ابزار (instrument) برای توسعه و پیشرفت است. براساس تجربه تاریخی که وجود دارد در واقع مناطق آزاد یک ابزاری در دست دولتها یا افراد برای رسیدن به هدفهای از پیش تعیین شده است.
بعضی از کشورها به دلیل اینکه از ظرفیتهای تولیدی خوبی برخوردارند یا مازاد تولید دارند برای تسریع در امر تجارت اقدام به احداث مناطق آزاد میکنند تا در پروسه قوانین دست و پا گیر و محدودیتهای که برای تجارت وجود دارد دچار نشوند. در واقع هدف از ایجاد این مناطق ایجاد اشتغال، انتقال تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی بود که موجب افزایش درآمد ملی و درآمدهای ارزی شود که این اتفاق در مناطق آزاد تا به حال به شکلی که مد نظر بود، اتفاق نیفتاده است. چرا که ایجاد مناطق آزاد تجاری در ایران در راستای راهبرد توسعه، صادرات، تسریع در روند صادرات، چندان موفق عمل نکرده است. این مناطق با وجود اینکه یکی دو دهه است که فعالیت خود را آغاز کردهاند اما عملکرد آنها با اهداف از پیش طراحی شده به دلیل وجود پارهای نواقص و تناقضهای قانونی فاصله زیادی دارد. به همین ترتیب شاهد بروز مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی زیادی در کشور هستیم که این رکود غیرمتعارف است.
گفت و گوی روزنامه آرمان را مهندس ترکان می خوانیم:
نقش مناطق آزاد را در توسعه اقتصادی چگونه ارزیابی میکنید؟
هدف مناطق آزاد الگوسازی ایران 1404 در قطعاتی از جغرافیای ایران است که بتوانیم توسعه را در این مناطق تجربه کنیم. بنابر این بود که مناطق آزاد پیشقراول توسعه در کشور باشند. در حال حاضر در کشور 7 منطقه آزاد و با اقلیم و شرایط جغرافیای گوناگون وجود دارد که میتوان در هر منطقه به اقتضای استعدادهای طبیعی آن منطقه توسعه مطلوب 1404ایران را شکل داد. اگر با این محور موفق شویم میتوانیم این الگوسازی را به کل کشور انتقال دهیم.
هدف از شکلگیری مناطق آزاد این بود که پایگاهی باشند برای صادرات اما هم اکنون به پایگاهی برای واردات کالاها تبدیل شدهاند؟
اگر چه مناطق آزاد برای رها شدن از بروکراسی ایجاد شد اما علت پیدایش چنین جریانی که واردات بر صادرات کالاها سبقت گرفت خلاف اهداف اولیه شکلگیری منطقه آزاد بود. اما مادامی که مناطق آزاد گفته شده که باید زیرساختها را خودش بسازد، لذا خواسته یا ناخواسته مناطق آزاد را به سمت واردات هل دادهاند. بله هدف این بود که در مناطق آزاد قطبهای صادراتی ایجاد کنیم اما گذرگاههای وارداتی ایجاد شد.
برای اینکه مناطق آزاد بتوانند زیرساختهای لازم را احداث کنند، باید به واردات روی میآوردند؟
توجه کنید زمانی که مناطق آزاد باید بنادر، فرودگاه و دیگر زیرساختها را با درآمد خودشان بسازند، قطعا این امر امکانپذیر نیست مگر از طریق واردات. لذا این مناطق از مسیر اصلی منحرف شدند. سالهای گذشته درآمد نفتی به جای سرمایهگذاری در زیرساختها صرف مصارف جاری کشور شد و هر زمان درآمد نفتی کشور بالا رفته واردات کشور هم افزایش یافته است.
منطور شما این است که دولت باید مناطق آزاد را مورد حمایت مالی قرار دهد، آیا طرح این موضوع با اهداف اولیه مناطق آزاد که باید به سمت خودکفایی حرکت کنند، تضاد ندارد؟
البته بخشی از زیرساختها به بهرهبرداری رسیده است. سعی خواهیم کرد برای احداث دیگر زیرساختها به دنبال واردات نرویم. بلکه به دنبال روشهای مثل BOT یا (یعنی ساخت، بهرهبرداری و انتقال (همان مشارکت با سرمایهگذاری برای احداث زیرساختها هستیم. در این صورت مشکل تامین منابع رفع خواهد شد و بالطبع آن زیرساختهای لازم برای روی آوردن به پردازش صادرات فراهم خواهد.
آیا باز هم شاهد ادامه چنین روندی در مناطق آزاد خواهیم بود؟
خیر هم اکنون ما به دنبال اصلاح مسیر هستیم. هدف ما این است که خط مشیهای مقام معظم رهبری در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و بند 11 مربوط به ماموریتهای این مناطق را به کار بندیم. در بند 11 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در باب مناطق آزاد تاکید شده که تسهیل تولید، توسعه صادرات، ارتقای فناوری، صادرات کالا و خدمات و تامین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج، باید مورد توجه قرار داده شود. تلاش میکنیم که این محورها را به برنامههای عملیاتی تبدیل کنیم و برای رسیدن به این مهم، باید نسبت به افزایش تولید و حذف موانع آن اقدام کرد و برای توسعه صادرات و ارتقای فناوریها وارد عمل شد و دیگر به واردات متکی نباشیم.
چرا کشوری مثل چین با وجود اقتصاد ضعیف؛ اما از طریق مناطق آزادی که ایجاد کرد توانست به توسعه اقتصادی دست یابد؟
چون چینیها محور فعالیتشان را تولید گذاشتند. در همین راستا از قدرت و ظرفیت نیروی انسانی استفاده بهینه کردند اگر چه سرمایه لازم را نداشتند. پس از اینکه روابطشان را با آمریکا برقرار کردند، توانستند از دنیای صنعتی، سرمایه و تکنولوژی وارد کردند. کارگر هم بر اساس جمعیت میلیاردی فراهم کردند توسعهشان را براساس این ارکان شکل دادند.
با توجه به اینکه کشورمان از ظرفیت نیروی انسانی خوبی برخوردار است، اما عملکرد موفقی نداشته است؟
باید صنعت و تکنولوژی را به این اضافه کنیم. سرمایههای داخلی که بخشی در داخل هست ولی متاسفانه سرمایههای که باید صرف توسعه میشد صرف واردات شد. دوران دلار درمانی 8 ساله دولتهای نهم و دهم سرمایههای ما رو نابود کرد. چون ما در تاریخ بیسابقه بود درآمدهای نفتی ما که در دولت نهم داشتیم بیش از 600 میلیارد دلاردرآمد نفتی صرف واردات کالاهای و مصرفی شد که برای کشور ضروری نبود و صرف سرمایهگذاری نشد. متضرر شدیم. آنچه ما کم داشتیم تدبیر بود. تدبیر هم وارد کردنی نیست. در دولت کنونی امیدواریم با تدبیر دولت کنونی بتوانیم به نتایج مطلوب برسیم.
آیا در دولت گذشته مناطق آزاد به فراموشی سپرده شده بود؟
به فراموشی سپرده نشده بود. بلکه از مسیر خودش منحرف شده بود و کارهای دیگری دنبال میکردند درواقع مناطق آزاد مورد غفلت قرار گرفتند.
اگر ممکن است واضحتر بفرمایید؟
ترجیح میدهم در مورد مسائلی صحبت شود که امید در آن وجود دارد. قصد ندارم به خاطرات تلخ گذشته بپردازم و برای مردم آن خاطرات تلخ تکرار شود. چرا که به اندازه کافی مردم درگیر این تلخیهای گذشته بودند. اکنون باید با تزریق امید و از توان و ظرفیت مردم برای ساخت مناطق آزاد بهرهمند شویم.
هم اکنون ما در مناطق آزاد از نظر جذب سرمایهگذار خارجی و داخلی دچار ضعف هستیم، برای جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی چه تدابیری اندیشیده شده است؟
با توجه به شرایطی که کشورمان در عرصه بینالملل با آن روبهروست، بیشتر سرمایهگذاران رغبت نمیکند که بخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند و امکان جذب سرمایهگذاران خارجی نیست. با توجه به چنین شرایطی باید به دنبال جذب سرمایهگذاری داخلی باشیم. در این راستا برای جذب سرمایهگذار داخلی باید اعتمادسازی کنیم. لذا در وهله نخست باید سرمایهگذار داخلی را جذب کنیم که در نهایت منجر به جذب سرمایهگذار خارجی شود.
چرا فعلا سرمایهگذار خارجی استقبالی از سرمایهگذاری در ایران نمیکند؟
به خاطر اینکه ایران تحریم است. برخی سرمایهگذاران به خاطر ترس نمیتوانند به راحتی به سمت بازارهای کشورمان برای سرمایهگذاری ورود پیدا کنند. حال باید منتظر بمانیم که ببینیم نتیجه توافق ژنو با تلاش آقای ظریف به چه مرحلهای میرسد. درصورتی که توافق حاصل شود و در فرصت متناسب برای جذب سرمایهگذار خارجی گامهای موثرتری خواهیم برداشت اما در شرایط فعلی این امکان وجود ندارد و برای جذب سرمایهگذار خارجی کمی زود است.
شما معتقدید اگر توافق حاصل شود سرمایهگذار خارجی این ریسک را خواهد کرد که در کشورمان سرمایهگذاری کند؟
اگر توافق حاصل شود، این رخداد مهم تحقق پیدا خواهد کرد و سرمایهگذار خارجی قطعا به سمت بازارهای ما سوق داده خواهد شد و جهش اصلی در کار ما آغاز خواهد شد.
سوال دیگری که مطرح میشود این است که چرا خیلی از استانداران تمایل دارند که استانشان به عنوان منطقه آزاد معرفی شود؟
البته خیلی از استانداران علاقهمند هستند که بهعنوان مناطق آزاد معرفی شوند اما برای ایجاد مناطق ضوابطی وجود دارد که بر اساس آن ضوابط مناطق مستعد جدید به دولت معرفی میشود. با توجه به اینکه مناطق آزاد از شرایط بهتری برخوردارند، بالطبع تمایل به منطقه آزاد بیشتر است. چرا که در این مناطق از قانون مالیات کار و پول و بانک و قانون گمرگی و ویلا معاف هستند.
در حال حاضر 7 منطقه آزاد در کشور وجود دارد، میزان درآمدزایی این مناطق چه مقدار است؟
پاسخ به این سوال نیاز به اطلاعات بودجهای دارد که هم اکنون این اطلاعات را اختیار ندارم. انشاء ا... در وقتی دیگر.
منبع: روزنامه آرمان امروز